پیرمردی که چت می کرد!

نوشته: کج کلاه خان آزاد اندیش
فکاهی سیاسی؛ پیرمردی که چت می کرد!
======================
کج کلاه خان از پیرمرد می پرسد:
چی میکنی یابو؟
پیرمرد بدون توجه می گوید: دارم چت می کنم.
کج کلاه خان: با کی ؟
پیرمرد: هی نپرس … جوانی رفت در مکاری و پیری هم در فتوافروشی، یگان وقت پیدا کردم دارم چت میکنم با یکی از هزاران تا در جامعۀ بدنی …
کج کلاه خان: یابو شرم نیست از این موی سپید؟
پیرمرد: خخخ شرم شرم برو بچه جان بذار پیرمرد دکارش برسد.
کج کلاه خان: شنیده استی که هلمند در حال سقوط است.
پیرمرد: بلی شنیده استم این طالبا هر چه کلان های شان می روند جنگ شان شدیدتر می شود اما کدام مشکلی نیست بچه های زیادی از مردم را فریب دادم او بدبختا خودشان را به کشتن میتن تا یابوی شان راحت چت کند.
بعدش جنگ فعلا هلمند است کو تا کابل و پغمان.
کج کلاه خان: به عذاب خدا گرفتار شوی یابو که دنیا از دست امثال تو در هلاکت است.
پیرمرد: آفرین … لایک!

Show More

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *

Back to top button