ترامپ در عرصه سیاست خارجی

 

حبیبی سمنگانی

پنجاه و نهمین انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده امریکا تا تقریبا دو ماه آینده – به تاریخ ۳ نومبر – برگزار می شود. نظرسنجی‌ها و پیش‌بینی‌های ابتدایی نشان می دهد که مقابله تنگاتنگ میان دونالد ترامپ و جو بایدن رخ می‌دهد. اگرچه تا پیش از رسیدن بیماری کرونا، احتمال برنده شدن ترامپ با توجه به دستاوردهای بزرگ اقتصادی وی، بسیار غالب بود. اما برخورد سطحی و عاقبت نا اندیشانه وی در برابر وبای هلاکت‌بار کرونا، گراف محبوبیت وی را زیان‌مند ساخت و یکبار حتی جو بایدن را بر وی سبقت داد. اکنون اگرچه از نگاه آگاهان؛ تفاوت چندانی میان هر دو رقیب کهن‌سال جمهوری خواه و دموکرات نمانده است، اما گفته می شود که جایگاه ترامپ دوباره رو به بهبودی است. البته؛ با رعایت رنگانگی طبیعت و موقف‌گیری‌های باور نکردنی ترامپ، بعید نیست که این پیش‌بینی‌ها و آمار نظر‌سنجی‌ها به زودی پایین و بالا برود.

پالیسی‌ و‌ استراتژی های خارجی دونالد ترامپ همواره جنجال و سوال بر انگیز بوده، و به‌خصوص نادیده گرفتن و بی‌وقعت ساختن متحدان دائمی و استراتژیک امریکا، نوعیت روابط پنهانی وی با روسیه و همچنان موقف مهاجمانه وی در جنگ اقتصادی و تجاری با چین و مهم تر از همه؛ نقض‌های یکطرفه و بی باکانه معاهدات و پیمان‌های بین المللی به خصوص خروج از معاهده اقلیمی پاریس و سازمان صحی جهان، از موضوعات داغ جهان در دوره پر هیجان ریاست جمهوری وی بوده است. در سطور ذیل نگاهی می کنیم به چگونگی تعامل سیاسی دولت ترامپ در چهار سال گذشته.

موقف ترامپ در قبال ایران و به‌خصوص توافق هسته‌ای برجام – برنامه جامع اقدام مشترک – از ابتدا برملا بود، وی در مبارزات انتخاباتی نیز شعارهای مخالفانه ای در برابر ایران داشت و در ماه‌های اول ریاست جمهوری اش، گفته بود : «برجام بدترین توافقنامه‌ای است که دیده ام».

اما موقف وی در برابر برجام، که بین ایران و گروه ۵+۱ یعنی چین، فرانسه، روسیه، بریتانیا، ایالات متحده آمریکا و آلمان در سال ۲۰۱۵ در اتریش امضا شده بود، به تدریج تندتر شد و بالاخره در ماه می ۲۰۱۸ رسما از برجام خارج شد و گویا برجام را همان زمان پایان بخشید. ترامپ با خروج از برجام، نه تنها تحریم‌های اقتصادی علیه ایران را بازگرداند بلکه تحریم های جدیدی را هم اضافه کرد و امید دوباره به پا ایستاده شدن اقتصادی ایران را با خاک یکسان ساخت. همان بود که فرار سرمایه خارجی، داخلی و انسانی از ایران، دوباره شروع شد.

اما اکنون که ترامپ در آستانه انتخابات قرار دارد و برای برنده شدنِ دوباره، دست‌و‌پا می‌زند، استراتژی وی در قبال ایران مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. بسیاری ها به دلیل اینکه ترامپ نتوانست ایران را به حاضر شدن در میز مذاکره وادار بسازد، استراتژی وی را ناکام می دانند. از همینست که چند روز پیش، هرگاه نماینده ویژه ایالات متحده برای ایران «برایان هوک» از سمتش استعفا داد و «الیوت آبرامز» به‌جای وی گماشته شد، آگاهان گفتند : هوک استعفا نداده، بلکه مجبور به استعفا شده است، تا بار ناکامی استراتژی ترامپ به‌دوش وی انداخته شود. گویا برایان هوک با قربانی دادن خود، ترامپ را کمک رسانده است.

الیوت آبرامز، که از ۲۰ ماه به اینسو به حیث نماینده ویژه ایالات متحده برای ونزوئلا وظیفه انجام می دهد، پس ازین در پهلوی ونزوئلا، امور ایران را هم به پیش می‌برد. در حالی‌که او در ونزوئلا ناکام‌ تر از برایان هوک در ایران بوده است. به ویژه سه کودتای نافرجام و احمقانه در برابر نظام و رهبر ونزوئلا، مایه رنگ‌زردی و رسوایی امریکا شد. گوآیدو، که در جنوری ۲۰۱۹ خود را رئیس جمهور خودخوانده اعلان کرد و فوری از سوی ترامپ و بعضی کشورهای همجوار حمایت شد، در کودتای خود ناکام ماند و هرگز جایگاهی برای خود پیدا نتوانست.

آبرامز که دولت های ایران و ونزوئلا را دولت های منفور می خواند، دو دهه پیش در کودتای ناکام علیه هوگو چاوز، رئیس جمهور وقت ونزوئلا نیز نقش داشته است.

جنجال ایالات متحده و کوریای شمالی نیز لاینحل مانده و مذاکرات هر دو طرف به نتیجه‌ی حتمی و یا مرحله امیدوار کننده نرسیده است. اگرچه رهبران امریکا و کوریای شمالی پس از ۱۹۵۳ میلادی برای نخستین بار در جون ۲۰۱۸ در سنگاپور و بار دوم در فبروری ۲۰۱۹ در ویتنام با هم دیدند و یکبار تفاهم‌نامه‌ای چهار ماده‌ای را هم امضا کردند و سازمان ملل متحد، آژانس بین المللی انرژی اتمی، روسیه، چین، جاپان، اتحادیه اروپا، بریتانیا، آلمان و کوریای جنوبی از دیدار ترامپ و کیم‌جونگ و امضای تفاهم‌نامه استقبال کردند، اما این ترامپ بود که تنها ده روز پس از دیدار با کیم‌جونگ‌اون، رهبر کوریای شمالی تحریم‌های اقتصادی علیه کوریای شمالی را تا مدت یکسال دیگر تمدید کرد.

سخنگوی وزارت خارجه کوریای شمالی واشنگتن را متهم می‌کند که هدف امریکا تنها مشغول ساختن اذهان مردم از مسائل داخلی امریکا است و دلیلی برای آغاز سلسله جدیدی مذاکرات دیده نمی‌شود. کوریای جنوبی نیز از تعامل امریکا در قبال کوریای شمالی مطمئن نیست و به گفته مشاور ارشد رئیس جمهور آن کشور؛ امریکا باید کوریای شمالی را برای دست‌برداری از سلاح هسته‌ای بیشتر تشویق می‌کرد.

آن‌چه ترامپ می‌تواند ازان به‌حیث دستاورد عمده خود در عرصه سیاست خارجی یاد کند، امضای پیمان دوحه با طالبان است، که می‌تواند سبب پایان دادن طولانی‌ترین و گران‌ترین جنگ تاریخ امریکا گردد. جنگی‌که حیثیت جهانی امریکا را به‌شدت جریحه‌دار ساخت و با گذشت هر روز سبب بی‌توقیری بیش‌تر امریکا می‌شد.

اگرچه ترامپ جنگ امریکا در افغانستان را از ابتدا لایعنی و بی‌نتیجه می‌دانست و پایان دادن این جنگ از شعارهای عمده وی در کمپاین انتخاباتی ۲۰۱۶ بود، اما با اعلان استراتژی جنگی در قبال افغانستان در اگست ۲۰۱۷ وی از مسیر تعیین‌کرده خود منحرف شد. دانسته می‌شد که وی نیز گرفتار دام جنرالان جنگ‌طلب شده است. اما ناکامی آن استراتژی، این حقیقت را دوباره بر وی منکشف ساخت که بدون بیرون‌رفت از افغانستان، دیگر چاره‌ای ندارد. همان بود که سلسله مذاکرات مستقیم میان امارت اسلامی و ایالات متحده آغاز و منجر به امضای پیمان پایان اشغال شد. حالا دونالد ترامپ از این «دستاورد» خود در کارزار انتخاباتی‌اش یاد می‌کند و تلاش دارد با اخراج هرچه بیشتر عساکر امریکایی از افغانستان، حمایت بیش تر مردمی را از آنِ خود سازد.

مهم اینست که جو بایدن، رقیب انتخاباتی ترامپ نیز بر خلاف توقع اداره کابل، ضمن حمایت از پایان جنگ افغانستان، در مصاحبه خود گفته‌است که؛ ما به بهانه حقوق زنان افغان، نمی‌توانیم در افغانستان بجنگیم.

در مجموع، سیاست تند، یکطرفه و خودخواهانه ترامپ نه تنها برای مخالفان و حریفان بلکه برای حامیان و ائتلافیان امریکا هم سرسام آور و پریشان کننده بوده و است. البته؛ آن‌چه به آن آگاهان اتفاق دارند اینست که حالا برای امریکایی‌ها بیش‌تر از سیاست خارجی، معاملات داخلی امریکا مهم‌تر است و کامیابی‌ها و ناکامی‌های ترامپ در امور داخلی امریکا، نقش اساسی در انتخابات امریکا خواهد داشت.

Show More

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *

Back to top button