اشرف غنی از کدام موضع قدرت سخن می زند؟!
نویسنده:محمود احمد نوید
اشرف غنی رئیس انتصابی ادارۀ وحدت ملی در راس یک هئیت حکومتی وارد ولایت باستانی هرات شد او در بدو ورودش به ولسوالی شیندند رفت و در قول اردوی ظفر در جمع سربازان و افسران اجیر در سخنان احساسی بر شعله ور شدن آتش جنگ در افغانستان دمید و چنان سخن گفت که گویی همه حرف و حدیث ها و همۀ دغدغه هایش راجع به صلح، خواب و خیالی بیش نبوده است؛ گویا او با سیاست جدید از زمان تصدی ادارۀ کابل قصد داشته با روشی دیگر جنگ خانمان سوز اشغالگران را خاتمه بدهد و با تاکید کردن بر گفتمان صلح، چهرۀ نسبتا آرام و حق به جانب تری به خود گرفته و به اصطلاح با ترفند جدید پایان بخش جنگ شوم امریکا در افغانستان باشد و با حیله و نیرنگ و هزاران ترفند دیگر و با استفاده از کلمات و تعابیر زیبا، هدفش در واقع نه رسیدن به صلح واقعی بلکه متوقف کردن ماشین جنگی مجاهدین بوده باشد؛ اما وقتی دید هر چه در این سیاست کاذب زور می زند ناکام تر می شود و مجاهدین هم روز به روز با مورال قوی تر در عرصه های نظامی و تبلیغاتی به پیشرویهای عظیم و گستردۀ شان ادامه می دهند ناچار امروز در جمع نظامیان اجیر خود در هرات سخنی گفت که همواره گفته بود اما این بار با تاکید بیشتر و سخت تر از گذشته، اینکه ما با طالبان از موضع ضعف راجع به صلح سخن نمی گوئیم و جواب ما در عرصۀ جنگ و نظامی مثل گذشته جنگ و خشونت است و در عین حال تاکید کرد که جنگ و صلح با هم یکجا نمی شود؟!
اشرف همواره گفته از موضع قدرت سخن می گوید اما کدام قدرت؟!
اگر منظورش از قدرت، قدرت نظامی است که همه روزه شاهد فروپاشی قدرت وی در عرصۀ نظامی می باشیم، ولسوالی پشت ولسوالی در حال سقوط است شهر پشت شهر، ولایت پشت ولایت، نه تنها در شمال بلکه در جنوب و نه تنها در جنوب بلکه در غرب و شرق، تا جائیکه تفنگسالاران دیروزی امثال عطانور مجبور شده که یونیفرم نظامی پوشیده و به اصطلاح آماده دفاع از ولایات خود شوند!؟
اگر منظور اشرف از موضع قدرت، قدرت سیاسی است که افتضاح است چون با وحدت ملی که جان کیری به وجود آورده است روزی نیست که میان او و رقیبش عبدالله بر سر عزل و نصب مقام های حکومتی از پائین تا بالا اختلافات نباشد، گاهی قهر می کنند و گاهی مجبور به آشتی می شوند و گاهی هم در مقابل همدیگرشان صف آرایی می کنند؟!
اگر منظور اشرف از موضع قدرت، قدرت دیپلوماسی خارجی باشد، هم افتضاح است چرا که به خاطر دریافت حقیقت موجود در وطن، گاهی سراغ پاکستان را می گیرد و گاهی دست به دامان هندوستان می شود، گاهی همسایه ها را تهدید می کند، گاهی همسایه ها را از خود مقدم می شمارد، امروز یک چیز می گوید اما فردایش چیز دیگر!
آری! اشرف به هرات آمده و گفته: ما می جنگیم!
و از موضع قدرت و نه موضع ضعف سخن می زنیم!
ما در جوابش می گوییم:
وقتی دوشادوش باداران خود
وقتی مسلح با سلاح زمینی و هوایی
وقتی با وحشت و ظلم بیش ازحد
وقتی با بوجی بوجی دالرهای سربستۀ امریکا
وقتی با سیاست گرگ در لباس میش
نتوانستید کاری انجام دهید، این آرزو را به گور خواهید برد که در آینده نیز بتوانید کمتر موفقیت را داشته باشید.
اگر امریکا پشتیبان شماست و اینقدر مست دالرهای وی قهقهه و چهچهه می زنید با ما الله ذوالجلال یار است که قدرت پوشالی تان در مقابلش هیچ و پوچ است ای سرسپردگان سپاه طاغوت!
دیروز که حداقل حمایت خارجی را بطور کامل و قاطع با خود داشتید و خارجی ها مثل امروز، نسبت به شما نومید و متزلزل نگشته بودند، نتوانستید برای باداران خود کاری به پیش ببرید، حال که الحمدلله همه روزه مجاهدین سرمست فتوحات و شکست های پی در پی شما در عرصۀ نظامی هستند؛ و فرزندان اصیل افغانستان که فریب شما را خورده بودند و در صفوف اردوی اجیر به ضد دین و ملک شان در خدمت بیگانگان قرار داشته گروه گروه پس از درک حقائق با صفوف مجاهدین یکجا می شوند، می خواهید که از موضع قدرت سخن بگویید ؟!
ان شاء الله تعالی با این سیاست های دشمن شاد کن کامیاب نخواهید شد و فرزندان ایمان و جهاد بزودی وطن عزیز افغانستان را از شر شما دست پرورده های غرب اشغالگر نجات خواهند بخشید.