صدیقی فقط خودش را روحیه می دهد!
نویسنده: محمود احمد نوید
چند روز پیش وقتی “جیمز کلپر” ریئس استخبارات ملی ایالات متحده و مقام ارشد استخباراتی امریکا از پیشرفت های نظامی و قریب الوقوع مجاهدین در آتیۀ نه چندان دور خبر داد، این خبر به سرعت در دل ادارۀ اجیر کابل ترس و وحشت انداخت و سخنهای زیادی راجع به توان و طاقت نیروهای اجیر افغان در مطبوعات و رسانه های مختلف به چاپ و نشر رسیدند؛ تا اینکه به روز یکشنبه (10/حوت/1393هش) صدیق صدیقی سخنگوی بی مسمای ادارۀ اجیر در وزارت داخله با حضور در یک نشست خبری تلاش کرد با سخنان اغراق آمیزش نسبت به طاقت و توان نیروهای اجیر افغان واکنش نشان داده و به اصطلاح به تشویش ها خاتمه بدهد؛ اما از گفته هایش کاملا مشهود بود که بجای پذیرش اصل واقعیت ها با دروغگویی و فریب بازی به دنبال تقلیب و فریب افکار عمومی است، او مدام از پیشرفت و تقویت قوای به اصلاح امنیتی ادارۀ کابل سخن می زد؛ لکن اگر اندکی حقائق به دقت نگریسته شود کاملا مشخص می شود که صدیقی فقط خودش را روحیه می داد طوریکه حتی سخنان بی مورد وی نه اینکه عساکر اجیر را نیز خوشحال نمی ساخت، بلکه بیشتر آنها را نگران و افسرده می کرد.
در حالیکه پیشرفت های مجاهدین در عرصۀ نظامی به گونۀ بی سابقه و به شکل بسیار گسترده در جریان است و به نصرت و توفیقات الله جل جلاله مجاهدین گوی سبقت را در میدان های رزمی از دشمن ربوده است، دشمن اجیر نیز امثال صدیقی را مجبور می سازد که لب به دروغگویی گشوده و هر چه دل تنگشان می خواهند بگویند؛ اما فقط اجازه دارند چیزی بگویند که ارگان های امنیتی را خوشحال و مردم عامه را فریب داده و با لاف و پوف دم از قوت و شدت زده و پیشرفت های قابل ملاحظۀ مجاهدین را کم اهمیت جلوه داده و در واقع با این چنین اظهارات، خود و حکومت اجیر خود را بفریبند؛ و در واقع به جز این، دیگر کاری هم کرده نمی تواند چرا که ملت افغانستان و مخصوصا آنها که موقعیت بود و باش شان در مصاف نبردها قرار دارد به خوبی می دانند که صدیقی جز دروغ هیچ چیز دیگری بلد نیست و حقیقت آن چیزی نیست که او و امثالش می گویند بلکه واقعیت کاملا بالعکس گفته های آنهاست.
صدیقی در حالی این روزها از پیشرفت و ترقی نهادهای نام نهاد امنیتی سخن می زند که باداران حکومت فعلی که در واقع بانیان این نظام فرسوده و حقیر هستند بار بار نسبت به پیشرفت های احتمالی و بی سابقۀ مجاهدین مخصوصا در جریان سال جاری میلادی (2015 م) و نزدیک شدن موسم گرمی هشدار می دهند که مجاهدین احتمالا با افرایش حملات مناطق بسیاری را به تصرف خود در خواهند آورد و نیروهای اجیر افغان در آزمونی مهم و خطرناک قرار خواهند گرفت، اشغالگران که خود تجربۀ بس کافی از جنگ افغانستان در جریان قریب به چهارده سال گذشته دارند به خوبی غیرت و رشادت مجاهدین به آنها معلوم شده است که آنان در معرکه های نظامی چگونه انسان های شجاع و کار آزمودۀ هستند و اینکه چگونه با پیکارهای جان فرسای شان جان امریکایی ها و قوای ائتلاف را به لب گور رسانیده و آنها را با چه شکست های سخت و سنگین و جبران ناپذیر مواجه ساختند.
اصل درد صدیقی آنجاست که وقتی او و امثالش می شنوند که دستگاه های استخباراتی باداران شان نسبت به توان و قوت نیروهای اجیر افغان شک و تردید دارند و از موضع ضعف و یاس سخن می گویند؛ آنها به دنبال توجیه اظهارات اربابان شان بر می آیند و به اصطلاح با سخنان خام خود می خواهند هم ملت و هم فریب خورده های اجیر شده در صفوف پولیس و اردو را رام کرده و به آنها انگیزه بدهند و در ذهن شان چنین تلقین کنند که آنها از پس کارهای ناتمام اشغالگران شکست خورده برآمده می توانند و گویا می توانند به مجاهدین ضربه بزنند؛ ولی واقعیت اینست که اظهارات صدیقی بیشتر شبیه جوک و افسانه می ماند تا واقعیت، و هرگز واقعیت آن چیزی نیست که صدیقی از پشت میز گرم و مکان امن و آسودۀ که آن برخوردار است می گوید، بلکه حقائق سرنوشت ساز در میدان های جنگ مشخص می شوند که خود عساکر اجیر که حاضر در صحنه هستند می بینند که تا چه فیصدی در مقابل مجاهدین امید موفقیت دارند و تا چه میزان به شکست قاطع خویش متیقن اند!