راه حـلِ آزادسـازی فلسطیـن از اشغـال و قتـل عـام یهـود چگـونه خـواهـد بـود؟

وقتی به قتلعام اطفال، زنان و غیرنظامیان در غزه نگاه میشود خون در بدن انسان خشک میگردد که چرا جهان به ویژه حاکمان سرزمینهای عربی و اسلامی، آرام نشسته و برای جلوگیری از این جنایت هیچ گونه اقدام عملی را روی دست نمیگیرند؟ این در حالی است که اشغالگران یهود با حمایتِ مستقیم سیاسی، نظامی، اقتصادی و… غرب از زمین، هوا و بحر سختترین حملات نظامی را بالای مردم بیدفاع غزه روی دست گرفتهاند.
شدت این حملات چنان است که قسمتهای شمالی غزه را به خاک یکسان و همه را به ویرانه مبدل کرده است. به اساس گزارشهای تایید شده، اشغالگران یهود در این عملیات از بمبهای خوشهای و فاسفورس استفاده کردهاند. آنها تاکنون بیش از هفتهزار مسلمان را که شامل 3 هزار تن از اطفال -و حتا بیشتر از این- میشود به شهادت رسانیدهاند. برعلاوه حدود 2 هزار تن دیگر نیز زیر آوارها گیر ماندهاند که شامل اطفال، زنان و غیرنظامیان میباشد.
تعجبآور اینکه دولت یهود در این جنایت و قتلعام تنها نیست، بلکه قدرتهای بزرگ غربی با صراحت حمایت شان را از اشغالگران یهود اعلام کردهاند. رهبران امریکا، انگلیس، فرانسه، آلمان و… از آغاز جنگ تاکنون بگونهی پیهم به سرزمین اشغالی اسرائیل رفت و آمد کرده و حمایت شان را از قتلعام مسلمانان غزه و گسترش جنایت اعلان کردهاند.
در این میان آنچه که توجه مردم و رسانهها را به خود جلب کرده، موقفگیری رهبران کشورهای اسلامی از جمله موقفگیری «رجب طیب اردوغان» رئیس جمهور ترکیه میباشد، که با الفاظ تند از جنایات یهود انتقاد کرده و گفته است: «در صورت لزوم به روشهای نظامی» متوسل خواهیم شد.
اردوغان این سخنان را در حالی بیان کرده است که وی قرار بود طی سفری از قبل برنامهریزی شده به اسرائیل سفر کند. زیرا روابط ترکیه با دولتِ اشغالگر یهود از تجارت نفت گرفته تا انتقال آب آشامیدنی، روابط فرهنگی، سیاسی، نظامی و… را شامل میشود. در واقع ترکیه یکی از شرکای مهم و استراتیژیک یهود در منطقه است که دو سال قبل رئیسجمهور یهود در سفرش به ترکیه با استقبال گرمِ رجب طیب اردوغان قرار گرفت و اردوغان این سفر را تاریخی خواند. اما با آغاز جنگ در غزه، اردوغان با انتقاد تن از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل آن را به «سوء استفاده» از حسن نیت ترکیه متهم کرد و گفت: اگر جنگِ کنونی صورت نمیگرفت، روابط دو طرف به سمت بهتری میرفت!
اما موقفگیری کنونی اردوغان با واکنشهای گوناگون مواجه شد. برخیها آن را موقفگیری واقعی در دفاع از مردم مسلمان غزه عنوان کردند، اما برخی دیگر آن را ریختنِ اشک تمساح خواندند. یکی از روزنامههای ترکی زبان در پیوند به انتقاد اردوغان از یهود نوشت: اردوغان ضربهی محکم به اسرائیل نزد، و هیچ تحریمی علیه قتلعام یهود روی دست نگرفت. زیرا حکومت اردوغان با اسرائیل و امریکا مراودات تجاری دارد؛ به همین خاطر وی بهجای حمایت از مردم غزه، بار دیگر به قهرمانسازی خودش متوسل شد، تا خشم مسلمانان پیرامون رهبران شان در قضیهی فلسطین را فرونشاند.
اگر از واقعیت نگذریم، در قضیهی فلسطین به ویژه پیرامون جنایات گستردهی کنونی یهود از زمین، هوا و بحر هیچ یک از رهبران به ویژه رهبرانِ قدرتمند عرب و همسایهی یهود برای دفاع از مردم مظلوم غزه هیچ گونه اقدام عملی را روی دست نگرفتهاند. در واقع این عملکرد رهبران فاصله میان مردم و حاکمان را بیشتر و امید مردم به آنها را کمتر کرده است. در حالی که اگر آنها برخلاف وضعیت کنونی در دفاع از سرزمین مبارک فلسطین و نیز در دفاع از مردم مسلمان غزه، علیه یهود بیایستند، امت اسلامی فوجفوج در کنار آنها خواهند ایستاد. این مکلیفتی است که الله متعال برای مسلمانان به ویژه برای حکام و نیروی نظامی آنها سپرده است.
در این میان برخیها راهحلِ قضیهی فلسطین را سازمان ملل دانسته و هر باری که یهود دست به جنایت میزند برای متوقف کردن آن رو به سوی سازمان ملل میکنند. در حالی که راهحل بحران فلسطین و جلوگیری از اشغال و جنایات یهود از مسوولیتهای حکام قدرتمند عرب و سایر سرزمینهای اسلامی است؛ ولی آنها به این مسوولیت و مکلفیت پشت کردهاند. پس چگونه از نهادی توقع داشت که خود در آغاز و ایجاد این بحران در فلسطین دست دارد؟!
اشغال فلسطین توسط یهود برای نخستین بار با حمایت مستقیم انگلیس و همکاری سازمان ملل انجام شد. چنانچه در 2 نوامبر سال 1917م، انگلیسها طی اعلامیهی معروف به «بالفور» از ایجاد سرزمین/وطن برای یهودیان در فلسطین حمایت کردند. در آن زمان فلسطین بخشی از قلمروهای خلافت عثمانی و مربوط به مسلمانان بود. به دنبال آن در 29 نوامبر سال 1947م سازمان ملل از تأسیس دولت یهود در سرزمینهای اشغالی اعلان حمایت کرد؛ از آن زمان تاکنون یهود مورد حمایت مستقیم قدرتهای غربی از جمله امریکا، انگلیس و فرانسه قرار دارد.
با توجه به این، واگذاری قضیهی فلسطین به سازمان ملل و یا توقع از آن نه تنها راهحل واقعی نیست، بلکه برعکس منجر به تقویت و جرأت دادن به یهود میشود. چنانچه شورای امنیت سازمان ملل به عنوان بزرگترین نهادِ تصمیمگیرنده تاکنون نتوانسته بر آتشبس فوری در غزه و توقف جنایات یهود تصمیم بگیرد، زیرا قدرتهای غربی و حامی یهود، خواهان چنین چیزی نیستند. در واقع در قضیهی فلسطین به ویژه پیرامون جنایات کنونی در غزه در کنار یهود، دستهای قدرتهای استعماری غرب آلوده به خون مسلمانان و اطفالِ غزه است.
اگر به جنایات غرب دیده شود، در هر گوشهی از سرزمینهای اسلامی این اتفاق افتاده است. چنان که جنایات امریکا در افغانستان که از سال 2001م آغاز شد و بیست سالِ تمام دوام کرد، فراموش شدنی نیست. همچنان در عراق بیشتر از یک میلیون مسلمان را به شهادت رسانید. به همین ترتیب در سوریه، لیبیا، یمن و… دست شان در خون مسلمانان آلوده است.
فلسطین و قبلهی نخست مسلمانان زمانی در قلب و افکار امت اسلامی اهمیت حیاتی پیدا کرد که الله متعال در قرآن عظیم، مسجد اقصی را با بیتالحرام (خانهی کعبه) پیوند زد و فرمود: سُبْحانَ الَّذِي أَسْرى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الْأَقْصَى… [اسراء : 1] ترجمه: پاک است آن ذاتی که بنده خود [رسولالله] را شبهنگام از مسجدالحرام به مسجدالاقصی – مسجدی که دور و بر آن را با برکت ساخته- برد…!
این سرزمین برای بار نخست در زمان خلافت حضرت عمر رضیاللهعنه فتح گردید. پس از آن زمانی که صلیبیها آن را اشغال کردند در سال 583 هجری – 1187م و در جنگ حطین توسط «سلطان صلاحالدین ایوبی» از چنگال صلیبیها آزاد کرده شد. اما صد سال قبل، زمانی که استعمارگران غرب از جمله انگلیسها سرزمینهای اسلامی را اشغال کردند، از جابهجایی یهود در فلسطین حمایت نمودند، و این حمایت تاکنون همچنان ادامه دارد.
قضیهی فلسطین چیزی نیست که به سادگی از کنار آن عبور کرده شود، بلکه آن قضیهی مرگ و زندگی برای مسلمانان محسوب میشود. قضیهیی که تنها با وحدت، جهاد و قتالِ امت میتوان به جنایات یهود و ریشهکن کردن آن پایان بخشید. به همین خاطر قضیهی فلسطین افزون بر امت اسلامی، امتحان و ابتلای بزرگ است برای رهبران و حکام مسلمان.
نوشته: سیف الدین احمدی