وحدت ملی یا وحدت کمونیستی!

محمود احمد نوید
با معرفی شدن افضل لودین به حیث نامزد وزارت دفاع حکومت وحدت ملی کاملا همه گفته ها به واقعیت نزدیک شد که این حکومت بیشتر از آنکه قرابت و یا نزدیکی با وحدت ملی داشته باشد بیشتر با وحشت ملی شباهت دارد؛ و جای شک باقی نمانده که سران وحدت ملی به دنبال جذب افراد کار کُشته و نظامیان سابق دوران نجیب بر آمده و طبق برآوردها به احتمال فراوان اشرف غنی و عبدالله در صدد سپردن حکومت به مهره های سوخته اما اصلی حکومت کمونیستی زمان نجیب هستند و با این کار خود به همۀ کسانی که تا دیروز به مبارزات شان علیه نظام های دست نشاندۀ وقت (در زمان اشغال کشور توسط شوروی) افتخار داشتند پوزخند زده ومتاسفانه در یک کلام باید گفت که تمام قربانی های ملت رنجدیدۀ افغان در حال نادیده گرفته شدن از سوی اشرف غنی و عبدالله است.
عبدالله عبدالله که حتی مجاهدین دیروز نیز وی را به حیث رهبر جهادی قبول ندارند؛ اما او خود را نمایندۀ تام الاختیار مجاهدین دیروز پنداشته و با انتخاب جنرال نورالحق علومی به حیث نامزد وزارت داخله (که یکی از پست های کلیدی یک حکومت است) و تایید بی درنگ علومی توسط پارلمان غیر مسلکی و غیر متعهد نشان داد که در هموار کردن راه برای نفوذ کمونیست های شناخته شدۀ زمان شوروی حتی از رئیسش اشرف غنی گوی سبق را ربوده و سعی کرد با این اقدامش به ریش همۀ کسانی که فکر می کنند عبدالله نمایندۀ به اصطلاح مجاهدین است بخندد او حتی با این کارش و با در نظرنگرفتن شخصیت های به قول خودشان جهادی؛ مثل سیاف و اسماعیل خان صدای اعتراضی آنها را هم در آورد و سیاف و اسماعیل در نطق های مختلف سیاسی شان بنای گلایه و ناخوشی را از عبدالله گذاشتند که چگونه حداقل از سوی عبدالله که غالبا مشترکات بیشتری با جهادی ها(!) نسبت به اشرف غنی دارند بسیار ساده و آسان کنار گذاشته می شوند و هیچ توجهی از سوی عبدالله به جانب آنها صورت نمی گیرد.
یکی از پست های کلیدی یک حکومت وزارت دفاع آن است که با نامزد شدن لودین، جنرال کهنه کار رژیم کمونیستی داکتر نجیب، دیده می شود که اشرف غنی نیز مایل است در راس یکی از کلیدی ترین نهاد های حکومتی یکی از جنرالان کمونیستی زمان سابق را بر سر کار بیاورد تا هم در حق مجاهد نماهای دیروزین جفای بیشتری کرده باشد و هم موازنت سیاسی خود با عبدالله در انتخاب افراد و رجال حکومتی را حفظ کند؛ یعنی اگر عبدالله در میان وزیران خود افراد کمونیست دارد اشرف غنی هم داشته باشد؛ غافل از اینکه این کار شان باعث قدرت گرفتن بیش از پیش کمونیستان در کابینه می شود؛ و در حالیکه می دانند ملت آزادۀ افغان از علومی و امثالش و از لودین و امثالش که جنرال های پرقدرت زمان نجیب بودند هیچگونه خاطرۀ خوشی نداشته و بلکه با روی کار آمدن این افراد تمام وقایع تلخ سال های تاریک حکومت های کمونیستی در ذهن ملت تداعی می شوند؛ اما آیا مگر برای اشرف غنی و عبدالله، ملت و یا خواسته های آن بقدر پشیزی ارزش داشته و یا مهم است که آنها از بابت آن تشویش داشته باشد؟! نی هرگز چنین نیست بلکه آنها فقط و فقط به فکر استحکام موقعیت و تثبیت جایگاه سیاسی خودشان اند که با تعمیل اوامر باداران شان مجبوراند حتی تن به کارهایی بدهند که گرچه با تمام ذاتیات شان در تضاد باشد اما خود را ملزم و محکوم به پذیرش آن اوامر بدانند.
شاید کمتر کسی در مورد جنرال علومی و جنرال لودین که از چهره های نظامی برجسته حکومت های وقت کمونیستی در افغانستان بودند نا آشنا باشند و به یقین هنوز تعداد زیادی از هموطنان، با وحشت آفرینی های این جنرالان گرگ صفت کمونیستی کاملا شناخت داشته و تا حال از درد و مصائب فراوان که کمونیستان با تبانی همه جانبۀ رژیم شوروی بر سر آنها آورده بودند در رنج و غم گرفتار اند؛ آیا نباید قدرت گرفتن مجدد جنرالان کمونیستی به وسیلۀ حکومت دست نشاندۀ وحشت ملی را خطر نو و مهلک و تکرار وقایع شوم دوران گذشته عنوان کرد؟
پس ملت مسلمان افغانستان باید بیشتر از گذشته مراقب تحرکات مرموزانۀ سران وحشت ملی و نفوذ چشمگیر کمونیستان در بدنۀ حکومت عین و غین بوده و باید به حقیقت رسیده باشد که سکوت ملت در مقابل قدرت رسیدن مجدد کمونیستان، وقایع بس تلخ و نگران کنندۀ را در آینده نزدیک رقم خواهد زد که غفلت عمدی در این باره حتما گناه نابخشودنی محسوب خواهد شد؛ و علاوه بر این آیا رفتن زیر چتر حکومتی که افراد کلیدی اش را امثال علومی و لودین تشکیل می دهند خیانت واضح به آرمان و خون شهدای مقاومت گران جهاد دیروز علیه کمونیست ها و نظام های دست نشاندۀ استعمار شوروی نیست؟!
از عبدالله و اشرف غنی جای هیچ گلایه نیست که آنها با سرنوشت وطن چه فریب بازی های سیاسی می دهند و بخاطر ماندن در چوکی پوشالی قدرت، از فروش تمام ارزشهای اسلامی، ملی و وطنی دریغ نکرده و نمی کنند و فقط برای آنها مهم خودشان است و منافع اربابان سلطه گر شان؛ اما آیا برای عموم ملت نجیب جائز است که اجازه بدهند در ضمن پذیرفتن حکومت غلامان امریکا، به جان گرفتن دوبارۀ غلامان شوروی تن داده و بگذارند تمام دست آوردهای تاریخی ملت مومن و سلحشور افغان اینگونه به بازیچه کمونیستان و فاشیستان و غیره قرار گرفته و ارزشهای اسلامی و ملی تباه و برباد شوند؟! واقعا جای افسوس است به آنهایی که تا دیروز همین جنرال لودین آنها را دزدان و قطاع الطریق معرفی می کردند؛ امروز با افتخار در کنارشان ایستاده شوند و سر یک میز و چوکی گرد هم بیایند.
و یا احتمالا پروگرام های دشمنان در منطقه و افغانستان در حال تغییر اند از کجا معلوم شاید اشرف غنی و عبدالله از آن جهت دست دوستی به سوی کمونیستان دراز کرده اند که گمان می کنند پشتیبان نیابتی در حمایت از نظام فرسودۀ شان بعد از امریکا، چین و روسیه باشد و از همین اکنون برای روز مبادا باید آمادگی های لازم را بگیرند؛ اما غافل از اینکه دولت های حامی کمونیستان امتحان شان را در مقابل ملت اشغال ستیز افغانستان پس داده و حمایت مجدد آنها از کمونیستان مایوس در افغانستان جز تکرار اشتباهات گذشتۀ شان چیز دیگری به ارمغان نخواهد آورد.