آقای مجددی ! جان کیری میگوید یک فال برای وزارت دفاع هم ببینید

نوشته : حبیبی سمنگانی

اخیراٌ سرطان نژاد گرای یک زخم تازه بر تن ضعیف اداره ء کابل وارد نموده است ، همه آگاه اند این اداره با گذشت ده ماه هنوز هم وزیر دفاع ندارد ، درین مدت حد اقل سه بار به طور رسمی نام سه تن برای این پوست پیشنهاد شد و لیکن هر سه بار کسی نتوانست بر مسند این وزارت بنشیند ، آخرین نام که پیشنهاد شده بود معصوم ستانکزی بود ، اکنون برای بار چهارم کوشش ها ادامه دارد که یک کسی این وظیفه را پیش ببرد و لیکن این بار سرطان نژاد گرای بیشتر از هر بار گذشته تن بیمار این اداره را در پنجه های خونین خود گرفته است .
چهره های دموکرات که ظاهراً از وحدت و یک پارچگی کشور لاف می زدند و صفحات مختلف که با نام های فریبا در شبکه های اجتماعی از اتفاق افغان ها ( در برابر پاکستان ، عربستان و ایران و فلان و فلان ) حرف می گفتند نفاق باطنی خود را حفظ نتوانستند ، همچنان احزاب لبرال و آزاد خیال که بر محدودیت های دینی و قومی باور ندارند چهره ء واقعی خود را پنهان نتوانستند ، همه برای احراز یک پوست آغوش گیر همدیگر شده اند ، یک جنبه ء که خود را به عنوان حامیان حقوق تاجک ها می خوانند از امرالله صالح و عتیق الله بریالی نام می برند ، این دو شخص از اهل پنجشیر اند و عطا محمد که خود را رهبر تاجک تباران درین اداره می داند می خواهد یک شخص نزدیک به خود را که لا اقل از بلخ باشد به این پوست برساند و جنبه دیگری که از حقوق خواهان هزاره ها به شمار می روند از مراد علی مراد حرف می زنند ، قابل تذکر است یکی از فاشیست ترین رسانه ها که به نام ” کابل پرس ” یاد می شود و خواهان تجزیه ء افغانستان است و همواره نعره های هزارستان را بلند میکند به صورت گسترده در حق مراد علی مراد کمپاین می کند ، آیا شگفت آور نیست از یک سو نعره ء جدای طلبی و از سوی دیگر خواهان وزارت دفاع ، دوستم به صفت حقوق خواه ازبیک ها خواهان تقرر همایون فوزی است ، و مدعیان حقوق پشتون ها از لودین و عبدالرازق حمایت می کنند ،
نژاد پرستی ، لسان پرستی و سمت پرستی نقش کلیدی در بناء اداره ء کابل دارد بلکه عیان تر باید گفت که ساختمان اداره ء اشرف غنی و عبدالله بر همین سه ستون ایستاده است ، سوال اینست که این نوع ستون ها تا چه مدت می تواند فشار یک ساختمان را تحمل نموده از انهدام حفظ بکند ، روشن است برای یک روز هم کسی تضمین نمی تواند ، این چنین ساختمان ها برای یک روز ، یک هفته ، یک ماه ، یک سال و یا تا زمان کم و بیش ممکن ایستاده می ماند و لیکن بالاخر ناگهان با یک صدای مهیب و وحشت ناک با خاک یکسان می گردد .
از روز های که مشتعل ساختن تعصبات ننگین نژادی ، لسانی و سمتی برای غنی و عبدالله خیلی ها لذت بخش بود هنوز یک سال نگذشته است ، بلی روز های که ایشان کوشیدند در هنگام مبارزات انتخاباتی تنش های قومی را برای بلند بردن شرح آراء هر چه بیشتر افزایش بدهند و برادران مسلمان را که از قرن ها با هم زندگی می کردند در برابر همدیگر مسلح بسازند ، این سیاست حذفی و منفی ایشان جز یک چال موفق برای رسیدن به کرسی و ارگ نشینی دیگر هیچ جنبه ء مثبت نداشت ، حتی در آخرین ایام کمپاین های انتخاباتی این عجوبه نیز به مشاهده رسید که ، تعدادی از مردم ها ( بالخصوص علماء و دانشمندان ) با وصف اینکه باور داشتند انتخابات کنونی صرف حیثیت نمادین و سمبولیک دارد از اثر دسیسه ئ ملیت گرای و نژاد پرستی شکار این دو چهره ء مکار شده به صندوق های رای دهی رفتند و یا لا اقل قلبا و لساناً یکی از این دو چهره ء فاشیست را در مجالس عمومی یا خصوصی حمایت کردند .
اما اکنون ………… سرطان نژاد پرستی و لسان پرستی به یک زخم ناسور مبدل شده است و این زخم بیشتر از همه اداره ء اشرف غنی و عبدالله را متضرر ساخته است ، حقیقت اینست که تا هنوز برای نابودی این مرض هیچ یکی از سران ” وحدت ملی ” نکوشیده اند لهذا اثرات دردناک آن در وجود نحیف اداره ء کابل رو به افزایش است نه کاهش ، با لحوق این مرض مهلک شاید اداره ء کابل دیگر تاب دشمنی با هیچ قوت را ندارد و منتظر است که عمر طبعی این اداره چه وقت به پایان خواهد رسید .
لیکن سوال اینست سرنوشت ” پینتاگون کوچک ” که از سوی پینتاگون بزرگ یعنی وزارت دفاع امریکا به قیمت یک صد و شصت ملیون دالر در کابل ساخته شده است چه خواهد شد ، گفته می شود که این پینتاگون گنجایش دو هزار و پنجصد نفر را دارد ، آیا ممکن نیست هر یکی از امرالله صالح ، عتیق الله بریالی ، مراد علی مراد ، همایون فوزی ، لودین و عبدالرازق وغیره وغیره………. را یکجا در پینتاگون کوچک جای داد ، چون اشرف غنی و عبدالله به یک وقت به عنوان رئیس جمهور و رئیس اجرای ارگ نشین شده می توانند ایشان چرا یکجا پینتاگون نشین شده نمی توانند ، اگر فرق مراتب درمیان ایشان مشکل است هیچ باکی ندارد ، چون وجود جان کیری هنوز بر اداره ء کابل سایه فگن است ، وی از آقای مجددی فال دیده وظایف هر یک را مشخص می سازد ، البته به زحمت می شود که در طی یک سال گذشته برای ” هفتادمین بار ” وارد کابل گردد .

Show More

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *

Back to top button