آیا جرم مسلمانان برما صرف مسلمان بودن نیست ؟

نویسنده : حبیبی سمنگانی
سوال که باید امروز از ” بشر دوستان ” و ” ژورنالستان ” پرسیده شود اینست : آیا صرف مسلمان تروریست شده می تواند و جز مسلمان دیگر هیچ طائفه ی را نمی توان تروریست بگفت ؟
باید دانست سبب بروز سوال فوق چه است : در طی دو دهه ء گذشته هزار ها بار مشاهده شده است که اگر در هر نقطه ء دنیا یک عمل هلاکت بار رخ داده است و صرف شائبه ی پیدا شده است که یک مسلمان در آن عمل سهیم بوده است ، رسانه های ” آزاد ” فی الفور از زبان قدرت مندان رژیم ها و یا هم از نزد خود چنین اعلام می کنند ” این یک عمل تروریستی بود ” و یا هم سر خط خبر ها می باشد ” ما چنین عمل تروریستی را محکوم می کنیم ، فلان ابن فلان ” و یا خبر می دهند که ” یک جوان اسلام گرا که با فلان دانشمند مسلمان و یا فلان درسگاه دینی روابط داشت مرتکب این عمل تروریستی گردیده است ” ، این نوع خبرها به اندازه ء تکرار شده است که بالآخر لقب تروریست برای هر مسلمان داده شد و جامعه ء بشری امروزی که تحت شعاع رسانه های ابلیسی شرق و غرب قرار دارند باور دارند که هر فرد مسلمان یک اندازه تروریست است یعنی در عده ء ماده ی تروریستی کم است و در عده ء دیگری بسیار است و لیکن این چنین نیست که مسلمان باشد و تروریست نباشد ، من یقین دارم که در سخنان فوق مرتکب مبالغه نشده ام .
و لیکن آیا این یک حقیقت نیست که در جامعه ء مادرن و متمدن امروزی صد ها هزار فجائع سنگین به وقوع می پیوندد که اصلا یک مسلمان در آن ملوث نمی باشد ، روزانه هزار ها جرائم خورد و بزرگ در هر نقطه ء جهان رخ میگیرد که مرتکب آن یک مسیحی ، یهودی ، دهری ، مجوسی و یا هم بودای می باشد ، آیا تا هنوز کسی شنیده است که رسانه های ” انصاف پسند و حق گو ” این فجائع و جرائم را اعمال تروریستی خوانده باشد ؟ آیا کسی ثابت می تواند که فلان مسیحی ، یهودی و یا بودای تروریست است ؟
در ذیل باید بطور ” مشت نمونه ء خروار ” یک عده حوادث ننگین را یاد آور شوم که داغ سیاه بر چهره ء بشریت است و لیکن به ارتکاب آن هیچ کسی یا اداره ی تروریست خوانده نشده است ، مثلا نریندر مودی ( صدر اعظم کنونی کشور هند ) در سنه ء دو هزار و دو میلادی دو و نیم هزار مسلمان بی گناه را در ایالت گجرات هند توسط هندوهای متعصب به قتل می رساند و لیکن وی تروریست نیست ، بلکه در پاداش این ” کارنامه ” از سرپرستی یک ایالت به کرسی صدارت هند ترقی می کند ، اگر قضیه معکوس گردد و در یک کشور مسلمان نشین صرف ده تن یهودی ، صلیبی و یا بت پرست کشته شود آیا تمام شهروندان آن کشور تروریست قرار نخواهد گرفت ؟ ، و نیز اسرائیل بارها مرتکب کشتار دسته جمعی کودکان و زنان بی گناه فلسطینیان گردیده است و درین اواخر در سنه ء دو هزار و چهارده میلادی در حمله ء ارتش اسرائیلی ها بر غزه که تا دو ماه ادامه داشت و منجر به قتل بیش از دو هزار انسان شد ، قابل تذکر است که بیش از نود در صد این قربانیان فلسطینی غیر نظامیان بود و دو ثلث آن متشکل از کودکان و زنان بود و حتی درمیان کشته شدگان نوزاد چهار روزه و مرد کهن سال نود و دو ساله نیز شامل بود ، نه کسی رژیم غیر مشروع اسرائیل را تروریست خواند و نه هم ” بنیامین نتن یاهو ” را به صفت تروریست شناخت ، و امریکا که سرپرست بشر دوستان امروزی است نه صرف اینکه به طور رسمی از اسرائیل حمایت نمود بلکه هر نوع وسائل نبرد را در خدمت این رژیم فاشیست قرار داد تا مسلمان های تروریست نابود بسازد ، میانمار ( برما ) از فقیر ترین کشورهای غیر اسلامی است ، مسلمانان روهنگیای که از باشندگان اصیل این کشور اند نه فقط اینکه در طی دهه ها از حق شهروندی محروم اند بلکه به صفت یک قوم مهاجر و آواره نیز اجازه ندارند در این کشور بودای مذهب سکونت داشته باشند ، هزاران انسان بدون تمییز خورد و بزرگ و زن و مرد به طور وحشیانه شکنجه می شوند و بی رحمانه به آتش سوزان کشانیده می شوند ، خیمه ء ندارند تا دران بخوابند و لقمه ی طعام ندارند تا زنده بمانند ، با این همه رفتار ننگین آیا هنوز کسی رژیم بودای برما را تروریست عنوان نمود ، رسانه های که راست و دروغ از تمام جوانب زندگانی سران مسلمانان تروریست خبر می دهند آیا تا هنوز حتی نامی از سران بودایان برما را به نوک قلم آورده اند ؟ لا اقل من از زبان این رسانه ها تا هنوز نشنیده ام پیشوایان بودای که مردم را به قتل مسمانان روهنگیای تشویق میکند چه کسانی اند ؟ رسانه ها شاید هنوز واقف نیستند که در درسگاه های بودایان و بت پرستان چه درس های خشونت آمیز درباره ء مسلمانان داده می شود و اگر واقف می بودند شاید چنانکه از مدارس دینی مسلمانان به صفت حامیان تروریستان نام می برند از درسگاه های مذهبی آنان نیز اطلاعی می دادند ؟
حاصل سخن همان یک پرسش است که آیا صرف یک مسلمان تروریست شده می تواند و جز جامعه ء مسلمان دیگر در هیچ جامعه ء انسانی تروریستی وجود ندارد ؟
بشر دوستان امروزی هنوز هم باور دارند که تبعید ارمنی ها از ترکیه و کشتار آنان توسط خلافت عثمانی در جریان جنگ جهانی اول جرم بزرگ بود و این بشر دوستان فشار می آورند که باید رژیم کنونی ترکیه به این گناه خود اعتراف بکند و از ارامنه عفو بخواهد ، آیا این تعجب آور نیست که از یک سو درباره ء قضیه ء که یک قرن کامل از آن گذشته است این قدر تاکید دارند و از سوی دیگر بر فاجعه ء بشری که امروز در برما جریان دارد سکوت کامل بر لب دارند ، نه هیچ رژیم بشر دوست این فاجعه را ” جینوساید ” یعنی نسل کشی قرار داد و نه هم هیچ سازمان بشر دوست حتی کشته شدگان روهنگیای را سزاوار کفن دانست ، شاید ایشان متیقن اند که در برما نیز گناه از روهنگیای ها است ، زیرا ایشان مسلمان اند و هر مسلمان تروریست است .