خانواده، مهد تربیت و الگوی فرزندان

بسیاری از رفتارهای اجتماعی انسان‌ها ریشه در نوع تربیت و الگوهای رفتاری آنها در آوان کودکی و نوجوانی دارد، اینکه افراد در مواجهه با دیگران چه کنش و واکنشی از خود تبارز می‌دهند و یا هنجارهای پذیرفته شده‌ی جامعه را مراعات می‌نماید و یا خیر؛ اغلب وابسته به چگونگی محیط تربیتی دوران طفولیت وی می‌باشد. معتقدیم که در میان محیط‌های تربیتی همچون مکتب، دوستان و…، خانه و خانواده نخستین و مهم‌ترین محیطی است که در تربیت و الگوبرداری فرزندان نقش بسزای را ایفا می‌نماید.خانواده بدین لحاظ از اهمیت بیشتری برخوردار است که سالهای نخست تربیت فرزندان در آن اتفاق می‌افتد. در این سالهاست که ساختار جسمانی، عاطفی، اخلاقی و عقلانی شکل می‌گیرد؛ هنگامی که کودک در خانواده‌ی چشم به جهان می‌‌گشاید، عادات و اخلاق خود را نیز از همان خانواده فرا می‌گیرد و روابط انسانی و عاطفی را در آنجا می‌آموزد. والدین به کفالت کودک قیام می‌کنند و به تربیت او اهتمام می‌ورزند و کودک به سبب میل به تقلیدش، از پدر و مادر تقلید می‌کند و به شدت تحت تأثیر اموری قرار می‌گیرد که او را احاطه کرده است. کودک از تمام گرایش‌ها و محرک‌های درون خانواده تأثیر می‌پذیرد و رفتار او به تبع رفتار خانواده شکل می‌گیرد. بر اساس تحقیقات روانشناسان و جامعه‌شناسان، تجارب سالهای آوان کودکی که معمولاً در خانواده حاصل می‌شود، سازنده شخصیت و زیربنای رفتارهای بعدی فرد است. خانواده اولین محیط تعلیم و تربیت و رشد فضایل اخلاقی کودک است و سنگ‌بنای اخلاق در آنجا نهاده می‌شود که در آن نقش والدین نسبت به دیگر اعضای خانواده پر رنگ‌تر است؛ آنها نقش بیشتری در سلامت روان و رشد و تربیت کودک دارند چرا که نخستین رابطه مستقیم کودک با والدین است، بنابراین وظیفه آنان در برابر کودک بیشتر و سنگین‌تر است.با مطالعه متون دین مقدس اسلام درخواهیم یافت که این دین به‌عنوان یک مکتب انسان‌ساز، بیشترین عنایت را به تکریم و تعالی خانواده دارد و این نهاد مقدس را کانون تربیت و مهد مودت و رحمت می‌شمارد و سعادت و شقاوت جامعه انسانی را منوط به صلاح و فساد این بنا می‌داند و هدف از تشکیل خانواده را تأمین نیازهای مادی، عاطفی و معنوی انسان از جمله دستیابی به سکون و آرامش بر می‌شمارد. خانواده، بنیادی‌ترین نهاد در جامعه‌ی انسانی است که وظیفه‌ی تربیت و سازندگی افراد و انسان‌ها را برعهده دارد و اگر افراد نتوانند بنیان خانواده‌ها را تحکیم بخشند و انسان‌های با ایمان در آن پرورش دهند، نمی‌توانند جامعه‌ای ایده‌آل برای نسل آینده بسازند و از فرهنگ ایمانی خود به جامانده و به اهداف متعالی خود نمی‌رسند.مبرهن است که والدین در انتقال ارزشها به فرزندان‌شان، نقش الگو را بر عهده دارند. والدین زمانی در تربیت دینی توفیق می‌یابند که خود به آنچه می‌گویند عامل باشند؛ خانواده اساس صحت اخلاقی فرد را بنیانگذاری می‌کند و ارزشهای اخلاقی را در او نهادینه می‌سازد. سال‌های اولیه کودکی در رشد، شخصیت و آینده او نقش بسزایی دارد؛ بیشتر شناخت‌های کودک از خود و اطرافیان و محیط نیز دراین دوران شکل می‌‌گیرد. میزان سلامت جسمانی و روانی کودک بسته به ارتباطی است که خانواده با وی دارد و اینکه تاچه حد تلاش می‌کند نیازهای او را برآورده سازند؛ کودکانی که دراین سال‌ها از نظر عاطفی و امنیتی در خانواده تأمین نمی‌شوند به انواع سختی‌ها دچار می‌گردند. مشکل این کودکان بیشتر با شیطنت‌ها، دروغ‌گویی‌ها و حرف نشنیدن‌های ساده آغاز می‌شود و با توجه به وضع نابسامان خانواده به مجرمیت‌ها و جنایت‌های دوران بزرگسالی می‌انجامد.بیاد داشته باشیم که چشمان ظریف کودک، همانند یک دوربین حساس فیلمبرداری از همه حرکات و رفتار والدین فیلمبرداری می‌کند و از رفتار خوب یا بد آنان تقلید می‌‌نماید، کودک همه چیز را درخانه و از پدر و مادر یاد می‌گیرد. از لبخندها و زمزمه‌ها و نوازش‌های والدین، درس خوشبینی و اعتماد و اظهار محبت می‌آموزد. والدین در صورتی می‌توانند فرزندان خویش را باتربیت‌های اسلامی و مفید به ضوابط شرعی پرورش دهند که خودشان نیز در محیط خانواده و در حضور فرزندان به انجام وظایف دینی و رعایت اخلاق نیک اسلامی ملتزم بوده و از ارتکاب منکرات خودداری کنند.

نوشته: پوهنیار سیدعلی صاحبدل

Show More

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *

Back to top button
×

Attention! On Wordpress is under technical work!
But we have good news, wants to get acquainted, for interesting communication! Click the Accept button start the adventure
Click Close to update page!