حقوق قرآن کریم بر مسلمان

مقدمه:
بدیهی است که قرآن به عنوان آخرين کتاب آسمانی و ماند گار معجزه¬‌ای است که از جانب آفريده گار جهان توسط بلندپايه ‌ترين ملک بر پاکترين و کاملترين انسان روی زمين فرستاده شده‌ است. خداوند متعال با نزول اين کتاب عظيم الشأن بشريت فروغلطيده در لجنزار الحاد، شرک و خرافات را به ساحل امن ايمان، توحيد و اخلاق نيک نجات داد. ولی افسوس که اکثريت انسان‌ها قدر اين هديه سترگ الهی را ندانستند و به آن ايمان نياوردند و آنان که ايمان آوردند، دَين آن را به خوبی اداء نکردند!
تاریخ شاهد این ادعاء است که قرآن يک مرتبه ثابت نمود که ميتواند راه‌ گمراه ترین انسان‌ها را به شاهراه هدايت رهنمون کند و از آنها بهترين جامعه انسانی را بسازد، بار بار به ما تذکر میدهد که برای هميشه همين توان را دارد، ولی متأسفانه بعد از سپری شدن عصر اول اسلام، توجه و اهتمام مسلمانان به مسائل ديگر جلب شده از چنگ زدن به اين ريسمان محکم الهی به صورت بسيار ناشايسته‌ ای اِباء ورزيدند.
حقوق قرآنکریم:قرآن کريم به عنوان آخرین و کامل ترین و مقدس ترین کتاب آسمانی که بوسیله وحی بر حضرت محمد صلی الله علیه و سلم نازل شده است بر هر بنده مومن و مسلمان پنج حق دارد که ذیلاً به شرح و توضیح هریک آن خواهیم پرداخت.
1. ايمان و تعظيم:ايمان يعنی پذيرفتن و قبول کردن. قبول کردن يک چيز از دو جنبه قابل بررسی است: اقرار به زبان و تصديق به قلب. زمانی يک شخص مسلمان محسوب می شود که به زبان خود اعتراف کند که قرآن کتاب خدا است که توسط حضرت جبرئيل امين بر افضل انبياء محمد مصطفی(ص) نازل شده است و در قلب خود اين چيز را باور داشته و در آن شک و شبهه‌ ای نداشته باشد، هر اندازه ايمان انسان به قرآن محکم تر شود به همان ميزان نسبت به قرآن احترام و اکرامش زيادتر می گردد، زيرا ايمان به قرآن و تعظيم و تکريم کتاب خدا لازم و ملزوم يکديگراند.
چنانچه خداوند متعال در این باره میفرماید: آَمَنَ الرَّسُولُ بِمَا أُنْزِلَ إِلَيْهِ مِنْ رَبِّهِ وَالْمُؤْمِنُونَ بقره 285
ترجمه: «پيامبر خود به آنچه از جانب پروردگارش به او نازل شده ايمان دارد و همه مؤمنان».علت اين که پيامبر(ص) و اصحاب بزرگوارش نسبت به قرآن مهر و محبت ويژه‌ ای داشتند و از تلاوت آن لذت می ‌بردند و با وجود خستگی ميکوشيدند در نمازهای خود به خصوص در نماز شب آيات زيادی از قرآن را تلاوت کنند، اين بود که ايمان آنها نسبت به ايمان و باور ما به قرآن مجيد استوارتر و يقين شان راسخ ‌تر بود. و اینکه ما که از تلاوت کلام الهی احساس لذت نمی ‌کنيم و از خواندن چند آيه آن خسته می ‌شويم به خاطر ضعف و سستی ای است که در باور ما نسبت به کلام الهی وجود دارد.
و همچنان خداوند متعال میفرماید(وَإِنَّ الَّذِينَ أُورِثُوا الْكِتَابَ مِنْ بَعْدِهِمْ لَفِي شَكٍّ مِنْهُ مُرِيبٍ) شوری 14
ترجمه:«و کسانی که بعد از ايشان وارث کتاب خدا شده‌اند در باره آن سخت به ترديد افتاده‌اند»
بنابراين وظيفه ما اين است که به قلب خود مراجعه کنيم و ببينيم که آيا ما قرآن را فقط يک کتاب موروثی مذهبی مشتمل بر چند داستان باستانی که هيچ رابطه‌ ای با زنده‌گی کنونی ما ندارد میدانیم، يا آن را به عنوان کلام خدای متعال باور داريم و به يقين بدانیم که برای هدايت بشر آمده و در هر زمينه، ارشاد و رهنمائی بی بدیلی ارائه میدهد؟!
اگر کسی سوال کند که نقص ايمان به قرآن کريم را چگونه میتوان جبران نمود؟ جواب اين است که بهترين راه برای تحصيل ايمان، مجالست و معاشرت با اهل يقين (کسانیکه باور راسخ به کلام خدا بودن قرآن دارند) می ‌باشد، چنانچه می ‌بينيم اصحاب کرام(رض) از نشست و برخواست با رسول اکرم(ص) که مجسمه ايمان و پيکر يقين بود، به گونه‌ منورای شده بودند که امروز تصور آن هم برای ما دشوار است. بر عکس معاشرت با کسانیکه در باره قرآن شک دارند، و يا آن را صرف يک کتاب تاريخی مقدس می ‌دانند، ايمان و باور بنده مؤمن را نسبت به کتاب الهی سست و ضعيف می کند.
داشتن عقيده موروثی که قرآن يک کتاب مقدس آسمانی است، برای اصلاح احوال کافی نیست، اولين حقی که قرآن به ذمه ما دارد اين است که يقين حاصل نماييم که قرآن کتاب الهی است و برای هدايت و رهنمائی ما نازل شده است. آن وقت است که با تحصيل چنين عقيده‌ ای يک انقلاب در رابطه ما با قرآن بر پا خواهد شد و آن وقت خواهيم فهميد که در اين دنيا نعمتی بزرگ‌ تر از قرآن مجيد موجود نيست، و آنگاه تلاوت قرآن غذای روح و غور و فکر در آن نور دل و ذهن مان خواهد گرديد.
2. تلاوت و ترتيل:«قرآئت و تلاوت» دو واژه است که برای خواندن قرآن کريم به کار رفته است، ولی هر يک دارای مفهوم جدا از ديگری است «تلاوت» مخصوص به کتابی است که از روی تقديس و تعظيم فوق العاده و به قصد پيروی و اتباع خوانده می ‌شود؛ اما «قرائت» عام است و شامل خواندن هر کتاب و نوشته ‌ای می ‌شود. «تلاوت» لغتاً به معنا ی همراهی و دنباله ‌روی است ولی «قرآئت» عبارت از خواندن کلمات و جملات با صدای بلند است. در ابتداء «قرآئت» برای آموختن قرآن و علوم مربوط به آن به کار می ‌رفت و کسی که عالم قرآن بود او را «قاری» می ‌گفتند، بعدها اين اصطلاح برای کسانی رائج گشت که قرآن را با اهتمام خاص و با رعايت قواعد علم تجويد می ‌خواندند؛ و «تلاوت» خواندن معمولی توأم با خشوع و خضوع و به قصد کسب برکت و ثواب را می گفتند. تلاوت قرآن علاوه بر اين که يک عبادت بزرگ است، وسيله ای مؤثر برای تجديد ايمان نيز می باشد.
قرآن کتابی است که فقط يکبار خواندن و فهميدن معنای آن کافی نيست بلکه بايد مرتب خوانده شود، زيرا تلاوت قرآن مجيد حکم غذای روح را دارد، و همان‌ گونه که جسم انسان جهت بقای خود نيازمند غذا است، روح او نيز نياز به غذای آسمانی دارد که تلاوت قرآن بخشی از همين غذا است. که در مورد خداوند متعال میفرماید: (اتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنَ الْكِتَابِ وَأَقِمِ الصَّلَاةَ) سورة عنکبوت 45 ترجمه:«هر چه را از اين کتاب بر تو وحی شده است تلاوت کن. و نماز بگزار» و نیز الله پاک در آية 121 سوره بقره میفرمايد:(الَّذِينَ آَتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ يَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ أُولَئِكَ يُؤْمِنُونَ بِهِ)ترجمه:«کسانی که کتابشان داده‌ايم و آن چنان که سزاوار است آن را می ‌خوانند، مؤمن به آن هستند»از اين آيه بر می ‌آيد که تلاوت قرآن مجيد شرايطی دارد که در غير آن خواندن قرآن نه فائده‌‌ ای دارد و نه پاداشی. بناءً شناختن شرايط تلاوت قرآن چيزی است که هر مسلمان مکلف به فراگيری آن می باشد و اين شرايط قرار ذيل است:
الف) تجويد: تلاوت قرآن مجيد طبق قواعد و ضوابط علم تجويد.
ب) تلاوت روزانه: به اساس فرموده پيامبر اکرم(ص) هر مسلمان بايد قرآن کريم را حد اقل در يک ماه يک مرتبه ختم نمايد و عادت بيشتر صحابه اين بود که در يک هفته قرآن را تلاوت می ‌کردند.
ج) تلاوت به آواز خوش: پيامبر(ص) فرموده‌اند: «زينوا القرآن باصواتکم» قرآن آن را با صدای خوش خود زينت دهيد. «من لم يتغن بالقرآن فليس منا» کسی که قرآن را به آواز خوش نخواند از ما نيست. بناءً هر بنده مؤمن مکلف است حتی الامکان قرآن را به آواز خوش تلاوت کند.
د) رعايت آداب ظاهری و باطنی: مسلمانان مکلف‌اند تا در حين تلاوت کلام خدا بعضی آداب را رعايت کنند که بعضي از اين آداب ظاهری است و برخی باطنی، از جمله آداب ظاهری با وضوء تلاوت کردن، رو به قبله نشستن و با اعوذ بالله آغاز کردن است. و از جمله آداب باطنی اين است که در هنگام تلاوت بايد عظمت صاحب کلام در قلب مؤمن نقش بندد و با خضوع و خشوع و تدبر قرآن را تلاوت کند.
هـ) خواندن با ترتيل: بلند ترين درجه تلاوت قرآن اين است که آهسته آهسته و با اطمينان خوانده شود، تلاوت قرآن همراه با ترتيل اثرات مطلوبی بر قلب انسان می ‌گذارد؛ خداوند متعال خطاب به رسول خود(ص) می ‌فرمايد: (وَرَتِّلِ الْقُرْآَنَ تَرْتِيلًا) مزمل4
3. تذکر و تدبر:حق ديگر قرآن کريم اين است که مطالب و مفاهيم آن به صورت درست درک شود، زيرا هدف از تلاوت قرآن اين است که مفاهيم و معانی آن به خوبی دانسته شود.
البته بايد دانست که درک مفاهيم قرآن کار ساده و آسانی نيست، بلکه مراحل و مراتب زيادی را می طلبد و هر کس طبق استعداد و سعی و تلاش و تدبر خويش از اين خزينه بی ‌انتهای الهی بهره‌مند می شود، و هيچ کس هر اندازه با هوش و کوشا هم باشد نمی ‌تواند از برکات و فيوضات آن سيراب شود و تصور کند که قرآن را کاملاً فهميده است. پيامبر(ص) در ضمن حديث مفصلی که در رابطه با قرآن ايراد نمودند فرمودند: «گنج ای ست که هيچ وقت جواهر آن کم نخواهد شد، و غور و فکر در باره آن به پايان نخواهد رسيد».
4. اطاعت و پيروی:چهارمين حقی که قرآن مجيد بالای مسلمانان دارد، اطاعت از اوامر و به کار بستن احکام آن است، زيرا هدف اصلی از تعظيم، تلاوت، تدبر و تفکر قرآن کريم عمل به ارشادات آن است. قرآن کتاب قصه، جادوگری و دم کردن ساحرانه نيست تا صرف به خاطر تلاوت و کسب ثواب مورد بهره‌ برداری قرار گيرد. قرآن مجيد به صراحت می گويد که اگر کسی احکام قرآن را به کار نبندد تلاوت آن و تدبر در مفاهيم آن هيچ سودی نمی ‌بخشد:
(وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ) مائده 44
«و هر که بر وفق آياتی که خدا نازل کرده است حکم نکند، کافر است» و پيامبر اکرم(ص) مي‌فرمايند: «لايؤمن احدکم حتی يکون هواه تبعاً لما جئت به» هيچ يک از شما ايمان ندارد مگر اين که خواهشاتش را تابع چيزی گرداند که من آورده‌ام»
و اما آنان که در باره قرآن به تحقيق و تدقيق و غور و فکر و تصنيف و تأليف می ‌پردازند، و خود آن طور که بايد و شايد از عمل به آن غفلت می ‌کنند، انجام کار آنها خيلی وخيم به نظر می ‌رسد و تمام پژوهش‌های شان نه تنها يک لذت ذهنی که بازی با قرآن تلقی می ‌گردد.(يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا) بقره 26 ترجمه: «بسياری را بدان گمراه می ‌کند و بسياری را هدايت»
5. تبليغ و تبيين:حق پنجم قرآن بر بنده مسلمان اين است که طبق استعداد و صلاحيت خود اوامر، نواهی و مفاهيم آن را به ديگران برساند.تبليغ و رساندن احکام قرآن کار اصلی پيامبر اکرم(ص) بود که بعد از رحلت ايشان به آحاد امت منتقل گرديد و هر يک از افراد امت اسلامی به اندازة توان و استعداد خود در برابر اين مسئوليت بزرگ جوابگو خواهند بود. (هَذَا بَلَاغٌ لِلنَّاسِ وَلِيُنْذَرُوا بِهِ) ابراهيم 52 ترجمه:«اين پيامی است برای مردم، تا بدان بيمناک شوند»(يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ) مائده 67
ترجمه: «اي پيامبر! آنچه را از پروردگارت بر تو نازل شده است به مردم برسان» تعليم و آموزاندن قرآن مجيد نيز بخشی از تبليغ آن است ولی بلندترين مرتبه تبليغ «تبيين» است؛ يعني فقط رساندن احکام قرآن به ديگران کافی نيست، بلکه بايد آيات آن را کاملاً توضيح داده و در هنگام تبليغ سطح فکری مردم و شرایط زمانی و مکانی شان در نظر گرفته شود و با اسلوبی حکيمانه و جذاب ارائه گردد و برای هر قوم و ملتی به زبان ساده خود شان و بدون تکلف بیان شود.
نتیجه گیری:بدیهی و روشن است که قرآن کریم بصورت تدریجی در مدت ۲۳ سال نظر به نیازمندی ها و تکامل جامعه از لحاظ فکری وذهنی توسط امین ترین فرشته وحی یعنی حضرت جبرئیل علیه السلام به پاک ترین و معصوم ترین انسان حضرت محمد صلی الله علیه وسلم نازل شد و هدف از نزول قرآنکریم هدایت و نجات بشریت از منجلاب جهل و تاریکی به نور وروشنی بود بناءً از نظر اسلام عمل به احکام و ارشادات قرآنکریم از جمله مکلفیت های شرعی هر مسلمان عاقل و بالغ میباشد. و اگر از روی اهمال و غفلت به رهنمود های و ارشادات آن عمل نکنیم تبعات و پیامد های ناگوار و جبران ناپذیر متوجه ما خواهد شد. که در مورد پیامبر بزرگوار اسلام حضرت محمد صلی الله علیه وسلم میفرماید:اِقرَأوُالقرآنَ فَاِنَّهُ یَأتی یَومَ القِیامَةِ شَفَیعًا(لِأَصحابِهِ)ترجمه: قرآن بخوانید که روز قیامت، شفیع پیروان خود خواهد بود. و همچنان پیامبر صلی الله علیه وسلم میفرماید: «اَلقرآنُ حُجَةٌ لَکَ اَو عَلَیِکَ. ترجمه: قرآنکریم یا برایت جحت و یا بر علیه تو است» لهذا اگر به وظایف خویش در قبال قرآنکریم نپردازیم، و حقوق آنرا رعایت و احترام نکنیم واضح است که در روز قیامت گواهی بر ضد ما خواهد بود و بر عکس اگر زنده گی را در پرتوی احکام و ارشادات آن بسر ببریم امید بر این است که قرآنکریم به نفع ما گواهی خواهد شد که این امر فوز عظیم برای یک مسلمان خواهد بود در اخیر از الله جل جلاله استدعاء می نمایم که قرآن را حجت و گواهی به نفع ما قرار دهد تا بوسیله آن در دنیا و آخرت راهمان را بیابیم و به سرمنزل مقصود برسیم.

نوشته: پوهنیار شاه ابراهیم محمدی

Show More

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *

Back to top button