نگذاریم تا افغانستان را تجزیه بکنند

نویسنده : حبیبی سمنگانی

صحنه ء اول : اینجا بامیان است ، سه شنبه نوزده ء جوزا است ، شماری از هزاره های بامیان در مقابل دفتر ولایت بامیان خیمه ء تحصن زده اند ، ایشان از تقرر ” طاهر زهیر ” به صفت والی این ولایت مخالفت دارند .
صحنه ء دوم : اینجا نیز بامیان است ، همان سه شنبه نوزده ء جوزا است ، و لیکن این بار تعدادی از تاجیکان این ولایت در برابر هوتل گرزندی تجمع کرده اند ، ایشان اعلام حمایت از نصب ” طاهر زهیر ” می کنند .
این دو صحنه بیانگر یک واقعیت تلخ است و اینچنین صحنه ها در افغانستان دیموکراتیک به کثرت مشاهده می شود ، بلی خصومت های نژادی و لسانی که در اثنای مبارزات انتخاباتی فزون تر گشته بود پیکر وحدت را از هم فروپاشیده است و تا روزیکه این رژیم نفس دارد ممکن نیست دو قوم در یک ولایت با هم برادرانه و مساویانه زندگی بکنند بلکه یک قوم زبردست و دیگر اقوام زیردست خواهد بود ، زیرا سران این رژیم تمام ولایت ها را بر اساس نژاد و زبان دسته بندی نموده با هم تقسیم کرده اند و اکنون هر آن کسیکه از سوی ایشان به صفت والی گماشته میشود نمائندگی از یک قوم میکند نه تمام اقوام ، ای کاش این گماشتگان از آن یک قوم هم درست نمائندگی می توانستند بلکه ایشان با استفاده از احساسات و جذبات یک قوم خاص صرف و صرف به منافع شخصی و خوشنود سازی سرپرستان سیاسی خود می پردازند ، این روند مذموم نه صرف اینکه دیگر اقوام را راجع به یک قوم بد گمان میسازد بلکه آن یک قوم نیز بدون اینکه سودی ببرد بدنام میگردد .
کسانیکه در پروسه ء انتخابات ریاست جمهوری سال گذشته به یک نوع از انواع سهم گرفتند مثلا کاندید بودند یا کمپاین کردند و یا مردم را به رأی دهی تشویق نمودند امروز به جای اینکه صادقانه خدمت نموده شعار های انتخاباتی خود را که در ظاهر خیلی خوشنما بود تطبیق بکنند چه کردند ؟ ملت ستم دیده و الم رسیده ء افغانستان را به دسته های نژادی و لسانی تقسیم کرده اند ، به مردم این درس نفرت برانگیز دادند که کابل از پشتون است یا تاجک ، بلخ از تاجک است یا ازبیک ، بامیان از هزاره است یا تاجک ، غزنی از پشتون است یا هزاره وغیره و……………… این سیاست قوم گرای و نژاد پرستی امروز بسیاری ها را ذهنیت میدهد که از تجزیه ئ افغانستان عزیز حرف بزنند ، بلی هزار دهن و هزار سخن ، کسی می گوید این کشور هفت پارچه شود و کسی حرف می زند به چهار سمت تحلیل شود و کسی نعره ئ پشتونستان کسی هزارستان کسی تاجکستان ……… بلند میکند .
افغان ها همواره افتخار می کنند که از دین مبین اسلام پاسداری می کنند ، بلی اسلام که همه مسلمانان را در رشته ئ زیبای برادری گرد هم جمع می کند و حتی مرز های جغرافیای را که باعث تفکیک مسلمانان از همدیگر می شود نمی شناسد ، اما سیاست های شیطانی اداره ئ کابل باعث ایجاد مرزهای جدید درمیان ملت مسلمان افغانستان می گردد ، امروز اهل غرب ثمره ئ شیرین وحدت را درک نموده اند ، چنانکه ما شاهد هستیم همه پرسی ( ریفریندم ) که در سال جاری در انگلستان صورت گرفت مردم آیرلند به عوض اینکه برای استقلال رأی بدهند یکجا ماندن با مردم انگلیس را ترجیح دادند ، در حالیکه در گذشته ها جنگ های خونین درمیان انگلیسان و آیرلندی ها رخ داده است ، مثال بزرگ ترین ازین در اواخر قرن بست میلادی دیوار که درمیان آلمان شرقی و آلمان غربی فاصل بود از بین برده شد و یک آلمان متحد در نقشه ئ جهان به وجود آمد ، بزرگ تر از همه ” اتحادیه ئ اروپا ” همه کشور های اروپای را با یکدیگر از سر نو وصل نمود و مرزهای که درمیان کشورهای اروپای است صرف برای نام باقی ماند و امروز اهل اروپا با داشتن پارلمان مشترک ، پول مشترک ، ویزه ء مشترک از همدیگر جدا نیستند .
اعراب به بست و دو کشور تقسیم شدند و لیکن چه میوه ئ به دست آوردند ؟ بیاد داشته باشیم تجزیه ء کشورهای اسلامی جزو مقاصد دیرینه ء دشمنان اسلام است ، امروز در عراق و یمن حرف های تجزیه ادامه دارد و در افغانستان نیز این دسیسه روز به روز رونق می گیرد ، ملت مسلمان افغانستان باید بدانند که سیاست مداران جاه طلب برای منفعت های شخصی به تعصبات نژادی و لسانی دست می زنند و این تعصب نه صرف اینکه تاثیرات منفی بر زندگانی اجتماعی یک ملت دارد بلکه یک مسلمان را از جاده ء اسلام نیز خارج نموده با خسران ازلی و زیان ابدی مواجه می سازد .
اقبال لاهوری ( رح ) چه زیبا فرموده است :
نه افغانیم و نه ترک و تتاریم
چمن زاریم و از یک شاخساریم
تمیز رنگ و بو بر ما حرام است
که ما پروردهٔ یک نو بهاریم

Show More

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *

Back to top button