تعريف دوگانۀ جنگ!

جنگ در اسلام به معنای از بینبردن شرف، آبرو، عزت، انسانيت و به معنای تخريب شهرها نيست؛ بلکه جنگ ضرورتی است که طبیعت بشری آنرا تقاضا میکند.
از اين رو اگر خداوند مردم فاسد را به وسیلهٔ بعضی صالحان دفع نکند، باطل در همهٔ جا انتشار مییابد، و فساد زمین را فرا میگیرد و صدای حق در گلو خفه میشود.
جواز و ضرورت جنگ در اسلام به معنای تسليمشدن به غریزهٔ غضب، تعصبات جاهلی و اشباع شهوات نيست؛ بلکه جنگ در اسلام دارای ضوابط خاصی میباشد؛ بنابراین جنگ در مقابل ستمگران، اشغالگران و متجاوزين و برای خدا، در راه خدا و اعلای کلمة الله میباشد، نه در راه طاغوت، برای کلمه شر و باطل!
کسانی که در مدت اشغال بیستسالهٔ افغانستان، در کنار ظالم بودند، جنگ علیه کفر را ویرانی وطن مینامیدند؛ این جنگ بیستسالهٔ افغانها در مقابل فرعونِ وقت، اشغالگران و دشمنان خدا، یک جنگ مشروع و ضرورتی مهم برای این میهن بود؛ چون سرزمينمان زير يوغ متجاوزين قرار گرفته بود و عزت و شرف ملت ما در امان نبود؛ زیرا کشور از سوی بیگانگان اداره میشد، اختيار کارها با ديگران بود و جنايات بزرگی را نیز مرتکب شدند.
از نظر اسلام و حتی قانون جهانی، بمباردمان شفاخانهها، کلینيکها و هدفقراردادن اطفال و زنان که در جنگ شرکت ندارند، محکوم است؛ اما جهان کفر در مقابل اهداف و منافع خود هیچگونه قانونی را عملی نمیکند، حتی همان قانونی را که خود برای دیگران توصیه میکند، و در اشغال بیستساله، بهخاطر فشارآوردن به طرف مقابل، شفاخانهها، مدارس و صدها مکان عامالمنفعه را بمباردمان و مردم بیطرف را هدف قراردادند.
همان حالت اکنون در فلسطین نیز جریان دارد؛ زیرا رژیم غاصب صهيونيستی اسرائيل، برای فشار بر مقاومت اسلامی فلسطین، شفاخانهها و مردم بیگناه را هدف بمباران قرار میدهد، و همان غرب که مدعی دفاع از حقوق بشر است، امروز در برابر جنايات وحشتناک صهيونيستها نه تنها خاموش نیست، بلکه حمایت همهٔ جانبهٔ خود را نیز از رژیم مذکور اعلام کرده است.
امروز کودک فلسطینی در دستان مادر خود شهید میشود، و مردم آنجا تحت ظلمی قرار دارند که در تاریخ کمسابقه است.
پس معلوم شد که شعارهای حقوق بشر و احترام به بشريت را که غرب بیان میدارد، تنها برای اين است که اهداف مُضِر خودرا بر مسلمانان اعمال کند، و اجرای این حقوقی که شعار میدهد تنها برای مسلمانان لازم است و هرگاه کوچکترین خطری منافع خودشان را تهدید کند، آنجاست که هیچ حقوق بشری را نمیشناسند.
اما اسلام اینطور نیست؛ زیرا اسلام سپاهیان خود را به این امر میکند که با اطفال و زنانی که در جنگ شرکت ندارند، کاری نداشته باشند و ضرری به آنها نرسانند، و آنها نیز به توصیههای دینشان توجه کرده و این را در عمل هم ثابت مینمودند؛ اطفال را هدف قرار نمیدادند و زنانی که در جنگ شرکت نداشته باشند را نمیکشتند، و از اين رو اخلاق و رفتار سپاهيان اسلام و کفار تفاوت عميقی دارد.
اگرچه کسانیکه برای حق در مقابل باطل مبارزه میکنند با ياران شیطان و لشکر طاغوت قابل مقایسه نيستند، ولی این حقیقت ادعاهای غرب میباشد.
از لشکر باطل هم توقعی نباید داشت؛ زیرا اسلام تنها دینیاست که برای بشریت احترام کامل دارد، و یگانه دینیاست که نظم اخلاقی، اجتماعی و سیاسی جهان را برقرار خواهد نمود و بدون اسلام نظمی نیز وجود نخواهد داشت، و تنها نسخهٔ پایان دادن به این هرجومرج امروز، همین اسلام است و بس.
نوشته: احمد منصور عصمتی