امنیت کوپونی وکشف رمزمافیائی عدم تقرروزیر دفاع بحیث عامل بی امنیتی درکشور!/سید موسی

در گزارشها آمده است که وضعیت نابسامان کنونی کشور افغانستان به جهت عدم تعیین اعضای کابینه ووالیان است که دولت موسوم به وحدت ملی افغانستان نتوانیسته است با گذشت بیش از شش ماه وزرأ یا اعضای حکومت را تعیین نمائند و ازاینکه امور توسط سرپرستان وزارتخانه ها یا همان معینان و معاونان به پیش برده میشوند بر مسأله امنیت در افغانستان نیز تأثیر افگنده است !!! بدون شک این گونه اظهارات برای این خاطربراه انداخته میشوند که افکار عامه را از اصل حقیقیت بسوی یک واقیعت دسته چندم معطوف سازند تا بزرگترین ارزشهای انسانی و ملی را در وجود فرد فردی از انسان ها و احادی از یک ملت در زیر پاهای زندگی روزمره مصرفی ذبح شرعی کنند ! چنانچه مسأله عدم تقرر وزیر دفاع در نظام مافیائی معاصر را که بدون شک یک پست تشریفاتی و بیشتر سیاسی است به مثابه خرابی امنیت در کشور جنگزده افغانستان وانمود کرده اند ، این تنها باید حرکتی و فرآیندی معرفی گردد که قدرت های عقب پرده که از دست کم ۱۳ سال بدینسو افکار عامه بویژه مردم جنگزده افغانستان را از سوی حقیقت مسلمی که در اسارت گرفتن اراده مردم افغانستان در دستان خونین قدرت های بزرگ استعماری است بسوی دیگری بچرخانند . البته باید گفت که این معادله از همان اول با اصل دموکراسی و نظام مردم سالارملی که سران رژیم مافیائی شب وروز فضائل و مناقب آن را بیان میکنند تطابق ندارد زیرا در نظامی مردم سالار و دموکراتیک به جایی رجال و شخصیت ها بیشتر به شاخص ها و قوانین تکیه دارد . چنانچه اگر همین وزارت دفاع افغانستان را نیز در نظر بگیریم برای اولین بار همین دگرجنرال شیرمحمد کریمی رئیس ستاد ارتش یا لوی درستیز افغانستان را بحیث وزیر دفاع به پارلمان پیشنهاد نموده بود اما بنابر اینکه گویا آقای جنرال شیر محمد کریمی دارای حق شهروندی بریتانیا نیز بود از انتخاب اش بحیث وزیر دفاع معذرت خواسته شد و بازهم بحیث رئیس ستاد ارتش افغانستان که وظائف اصلی جنگ را دارا میباشد به وظیفه اش ادامه داد
. البته باید گفت که بنیاد ارتش افغانستان از همان آغاز کودتا ها در افغانستان روبه زوال آغازید و آرام ، آرام با برپائی نظام مجاهدین و طالبان بصورت رسمی انهدام و انحلال رسمی آنرا اعلام داشتند . هرچند آرتش منظم افغانستان بصورت تیوریزه از میان رفته بود اما با ؤقوع حوادث دردناک یازدهم سپتامبر و تشکیل دولت مؤقت در افغانستان یکباردیگرامیدواری ها برای احیأ و بازسازیی بنیاد های اصلی کالبد افغانستان که طی چندسال جنگ ازمیان رفته بودند در قلب قلبی از میهن دوستان جوانه زد و دولت موقتی که در نتیجه کنفرانس تاریخی بن بوجود آمده بود باید برای دفاع از افغانستان زیر ساختهای ارتش ملی افغانستان احیأ می گردید و با سائر زیر بناهای کشور نیز توجه صورت میگرفت ، اما با تأسف و دریغ که نه تنها این مأمول برآورده نگردید بلکه آخرین بقایایا و آثاری نیز که از سال ها غارت و جنایت باقی مانده بودند زیر نام DDR و برنامه های خلع سلاح افراد مسلح غیر مسؤل در اختیار کشور های همسایه بویژه پاکستان این غده سرطانی در منطقه قرار داد . البته این عملیه در ولایت هلمند که درآن نیروهای نظامی انگلیسی با تمامی صلاحیت های یک قدرت استعماری به بهانه مبارزه با تروریزم و القاعده حضور داشتند به مثابه فروریزیی آخرین بقایای یک آرتش مجهز در اختیار پاکستان قرارداده شد .
و سرانجام نیز با تعیین و تقرر دکتور محمد اشرف غنی احمدزی بحیث رئیس کمیسیون انتقال قدرت برای توجیه ناکامی های خویش و ترک ابرومندانه نیروهای خارجی از افغانستان اعلام گردید که ارتش ملی افغانستان دارای ظرفیت های لازم دفاع از تمامیت ارضی و دست آوردهای ده ساله بدست آمده بوده وپس از خروج نیروهای امریکا و ناتو سرنوشت افغانستان بصورت فریبنده یکبار دیگر در دست شبکه های استخباراتی قرار گیرند . ودرسایه این استراتیژیی هرآنچه را که خواسته باشند با دل آرام انجام دهند . اکنون سوال اینجاست که اگر براستی هم تعیین اشخاص در پست های وزارت دفاع ، داخله و خارجه ویاهم ریاست عمومی امنیت ملی با این اندازه از اهمیت برخوردار بوده که شاید یک شبه تمامی مشکلات را در حوزه های گوناگون سیاسی ، امنیتی که لاجرم با سیاست خارجی یک دولت آزاد و مستقلی ارتباط تنگاتنگی دارد حل و فصل سازند پس چرا هرروز با اینکه رئیس عمومی امنیت ملی افغانستان و وزیر داخله این کشورو وزیر خارجه افغانستان از سوی پارلمان افغانستان منصوب شده اند هنوزهم نه در اطراف دور دست کشور بلکه در چند صد متریی مخالفان مسلح با بدنام ترین و نفرت انگیز ترین نوع مشغول ازبین بردن حرمت و شرافت خدا داد انسان های بی گناه اعم از زن و مرد این کشور اند . همچنان چرا با اینکه وزیرامور خارجه افغانستان از سوی پارلمان کشور با رأی اکثریت اعضای پارلمان منصوب و انتخاب شد هنوز هم بیش از ده تن از دیپلماتها و سفرا در کشورهای مهم منصوب نه شده اند ؟ چه چیز سبب گردید ه است که این وضعیت را بوجود آورده . بدون شک بخاطر آن همه امیدواری های کاذبی است که با دیدن چشمه های از دالر و دینار که از سوی شبکه های استخباراتی بصورت غائیبانه در مزرعه ای بنام ارگ سرازیر می شد و روی همین منظور نیز ازقبل بدهکار ی ها فروانی را متقبل گشته اند . چه کسی میتواند وقتی وابسته گی اقتصادی در حوزه مصرف به نوع فرهنگ مبدل شده است برای استعمار و نظام مصرفی حاکم بر افغانستان به جای ” نه ” بلی آقا نه گوئید ؟
روی همین اصل می بینیم که خداگونه بودن و جوهر ” نه ” گفتن فدای یک نمره خانه ، یک یخچال ، چند عراده موتر میسازند . آخر ما چرا با این سرنوشت دچار گشته ایم ؟ بدون تردید بخاطر اینکه ما ” خود آگاهی ” نداریم در موقعی که سخت مشغولیم تا آخرین آثار ورسوبات میدان غنیمت را حاصل کنیم و حتی در خواب هم زندگی یکنواخت اداری و شغلی همچنان قومی و قبیلوی را با تمامی لوازم اشرفی را مینگریم در چنان حالت نباید به این فکربوده باشیم که گویا ازاینکه اگر در قدرت و تقسیم غنیمت از خویشاوندان ما وجود ندارند تلاش کنیم تا این خویشاوندان را را به قدرت برسانیم .
مرجع : نو اندیشی