دوسیه های مجرمین حقوق بشر نزد قضات عادل در محاکم بین الملل!

هلال بلخی
امروز محکمه یی در فرانسه حکم دستګیری بشار اسد را صادر کرد. براساس معلومات تازه شبکه خبری یورو نیوز، محکمه فرانسه پس از گذشت ده سال فیصله خود علیه بشار اسد در حملات کیمیاوی و جنایت علیه بشریت را صادر کرده است. محکمه همچنین برادر بشار یعنی ماهر اسد را نیز در وقتیکه قومندان نظامی بود به جنایات جنگی در سوریه مجرم شناخته و حکم دستگیری شان را صادر کرده است. این حکم در حالی صادر می شود که حدود یک و نیم ماه از شروع حملات اسرائیل بر غزه می گذرد. حملاتی که در آن از بمب های فاسفورس سفید و مواد کیمیاوی استفاده شد. بمب هایی که بصورت هدفمند مردم ملکی و زنان و کودکان را به شهادت رساند. بمب هایی که شفاخانه ها، مساجد و مکاتب را تخریب کرد. بمب هایی که تاکنون دوازده هزار تن باشندگان ملکی و بی دفاع غزه را به شهادت رسانده است. بمب هایی که سی هزار تن را زخمی نموده و این حملات و کشتار سبب بی خانمان شدن بیشتر از یک و نیم میلیون باشنده غزه شده است. کشتار مردم غزه یک نسل کشی هدفمند است و در جلو چشم تمام مردم جهان انجام می شود. نهادها و سازمان های مدافع حقوق بشر، سازمان های بین المللی و کشورهای اسلامی و غربی، همه ناظر قتل عام در غزه هستند. اگر این قتل و کشتار مردم فلسطین جنایات جنگی و نسل کشی است، پس چرا در محکوم کردن و اصدار حکم برای مجرمین و مرتکبین آن اقدام نمی شود. مگر بین بشار اسد و نتانیاهو فرق و تفاوتی وجود دارد؟ و اگر هم جنایات جنگی و نسل کشی نیست، پس جنایت جنگی و نسل کشی چیست و چگونه تعریف شده است؟
جنایات جنگی علیه مردم ملکی در ماده هشتم اساسنامه محکمه جنایی بینالمللی (ICC ) و بر اساس کنوانسیون سال ۱۹۴۹ ژنو چنین تعریف شده است”هدف قرار دادن عمدی غیرنظامیان و اشیای غیرنظامی، بدون دلیل ضروری نظامی برای انجام آن جنایت جنگی حساب می شود”. با تعریف فوق الذکر و بدون هیچگونه شک و شبهه، مشخص است که گاو سیاه و شیرش سفید است. اما سوریه با اسرایل و بشار اسد با نتانیاهو چه تفاوت دارد، باید قضات و محاکم جواب دهند که چرا کسیکه یکهزار و چهارصد تن را کشته است، محکوم و کسیکه دوازده هزار تن را قتل عام نموده است. حکمی علیه اش صادر نمی شود.
هشت میلیارد جمعیت جهان از نهادهای بین المللی انتظار دارند که در مورد ملت ها و کشورها بدون تفاوت و تبعیض تعامل یکسان داشته باشند. سازمان ملل متحد و شش ارگان وابسطه به منظور آمدن نظم و ثبات ایجاد گردید. ملت ها و کشورها امیدوار بودند که این اتفاق کشورها سبب آمدن آرامش و سکون به ملت ها خواهد شد. اما نه اینکه چنین نشد. بلکه دنیا در دستان چند قدرت محدود جهان قرار گرفت و این قدرت های قوی شرق و غرب بر کشورهای فقیر و ناتوان سلطه و حکمروایی می کنند. در حالیکه دها هزار و صدهزار تن از ملت ها در سراسر جهان در حمایت از مظلومیت فلسطین صدا بلند می کنند ولی نه این ظلم و وحشت اسرایل دیده می شود و نه این صدای ملت های جهان!