آیا ایران شیطان بزرگ نیست ؟

نویسنده : حبیبی سمنگانی
خنده های سلسله دار و خنده آور جواد ظریف شادمانی های فراوان اهل ایران را انعکاس می کند ، بسیاری ها در حیرت اند که ایرانی ها در شهر ژنو چه کارنامه ء را انجام دادند که از خرسندی بی حال اند ، توافق با شیطان بزرگ و پنج شیطان خورد آیا در واقعیت پیروزی دیپلماسی اهل ایران است یا ایرانی ها فقط به دلیل هم آغوشی با یار دیرینه ( یعنی امریکا ) جشن برپا نموده اند ، استقبال گرم مردم و رژیم ایران ازسخنرانی اخیر اوباما روشن می سازد که اهل این کشور آماده اند تا حجاب دروغین را از تن دور انداخته با تمام شیاطین خورد و بزرگ غرب هم آغوش شوند ، بلی چون صف ها واضح شده است دیگر نیازی به روابط مخفیانه و دید و بازدید غائبانه باقی نمانده است ، کسی درست گفته است که سه چیز برای مدت طولانی پنهان نمی ماند ؛ ماه ، خورشید و حقیقت . بلی ، حقیقت که اخوند های ایران سال ها کوشیدند پنهان بماند امروز خود هویدا ساختند ، شاعری چه زیبا گفته است ؛ کند جنس با هم جنس پرواز کبوتر با کبوتر باز با باز در ایران همه خوش اند و حتی کسانی که لاف پاسداری از انقلاب خمینی می زنند نیز از عقد جدید با امریکا لذت می برند ، این کیفیت خالی از دو وجه نیست ، یا خمینی با نعره های ” شیطان بزرگ ” و ” مرگ بر امریکا ” مسلمانان ساده لوح جهان را فریب می داد و یا هم پیروان خمینی از پالیسی رقابت با امریکا انحراف کرده اند ، از دیدگاه بنده عوض اینکه وفاداری قدرت مندان کننونی ایران نسبت به خمینی را زیر سوال برد به آسانی می توان وجه اول را ثابت نمود ، دانشمندان که روافض را به درستی می شناسند در همان اوائل انقلاب خمینی می گفتند که نعره های ” مرگ بر امریکا ” از نوک زبان است نه از عمق قلب ، آیا این صرف یک اتفاق است که در دهه ء گذشته هر دو کشوری که مورد تهاجم بزرگ نظامی امریکا و همکارانش قرار می گیرند دشمنان ایران خوانده می شدند ، بلی آن دو کشوری که عبارتند از افغانستان و عراق شاهد یک تحول اجباری توسط بشر دوستان غربی بودند و تحول در هر دو کشور مستقیما به سود ایران تمام شد ، همه می دانند امریکا جزوی ترین مانعی برای تقلیل نفوذ ایران درین دو کشور ایجاد نکرد بلکه درعراق اداره ء که عوض رژیم شهید صدام حسین به وجود آمد همواره از سوی امریکا و ایران هر دو پشتیبانی شده است و می شود ، همچنان از شیوع گشسترده ء قدرت ایران در افغانستان در طی سیزده سال گذشته همه آگاه اند و حتی شخصیت های همچون خلیلی و محقق که دل دادگان انقلاب خمینی اند بدون چون و چرا از سوی قصر سفید به عنوان معاونین رئیس جمهور در افغانستان تایید می گردند ، بلی دل باختگان انقلاب خمینی با تایید امریکا در افغانستان به کرسی می رسند ، شاید این هم صرف یک اتفاق باشد . خیلی ها نقد می کنند که جان کیری دختر کوچک خود را چرا درعقد یک ایرانی ( دکتور بهروز والا ناهید ) داده است ، این نقد را می توان به آسانی پاسخ گفت که هر دختر جوان در امریکا آزاد است و می تواند بدون اجازه ء پدر با هر کسی بخواهد ازدواج بکند لهذا نمی توان جان کیری را درین موضوع هدف انتقاد قرار داد و یا به الفاظ دیگر ممکن این نیز یک اتفاق باشد ، البته جان کیری ازین اتفاق خیلی خوش است ، وی درین اواخر در طی یک مصاحبه با ” صدای امریکا ” اهل ایران را چنین توصیف نمود ؛ ایرانیان مردمی بسیار پیچیده ، قابل و پرغرور با تاریخی شگفت انگیزند . شماری دیگری نقد می کنند که اگر ایرانی ها امریکا را شیطان بزرگ می دانند چگونه یک خانم ایرانی ( سحر نوروز زاده ) به عنوان مشاور امنیت ملی رئیس جمهور ایالات متحده ء امریکا گماشته می شود ، در جواب این سوال باید گفت که در امریکا هر کسی می تواند بر وفق صلاحیت و استعداد فوق العاده ء خود رشد نموده به بالا ترین مدارج و مراتب نائل گردد لهذا ممکن این خانم ایرانی نیز صرف از روی قابلیت و ذهانت خود به این پوست دست یافته باشد و یا می توان این قضیه را نیز یک اتفاق بخوانیم ، بدون تردد این اتفاق نیز همچون سائر اتفاقات گذشته به منفعت ایران تمام شده است ، زیرا خانم سحر نو روز زاده که در سال دو هزار و نه میلادی عضو شورای ملی ایرانیان امریکا ( یعنی نایاک ) بوده است و همواره برای تقویه ئ روابط ایران و امریکا می کوشیده است یک شب قبل از رسیدن به توافق هسته ی در شهر لوزان از جمله مشاورین بوده است که که در گفت و گو و مشورت ویدیوی باراک اوباما با جان کری و ارنست مونیز حاضر بوده است ، گفته میشود که داماد ایرانی جان کری در رسیدن سحر نوروز زاده به این پوست نقش ویژه ئ دارد ، درباره ء اینکه نوروز زاده در حلقات مقتدر امریکا چه نقش دارد باید گفت که تقدیم تبریکی ” عید نو روز ” از سوی وزارت خارجه ء امریکا به اهل ایران از ابتکارات سحر نوروز زاده است . برای همه هویدا است ایران هنوز هم تلاش دارد به عنوان یک امپراتوری شیعی در نقشه ء جهان حضور داشته باشد و برای رسیدن به این هدف ایران باید دارای هر نوع سلاح مدرن و مهلک همچون بمب اتمی وغیره باشد ، پس چگونه ایران بر مبنای این توافق نامه از تصمیم خود درباره ء ساختن بمب اتمی وغیره عقب نشینی کرد ، آیا این در ظاهر شکست فاحش ایران نیست ، هرگز نه ، زیرا ایران در گذشته نقش اسراییل را به طور مرموز پیش می برد و ازین بعد می تواند آشکارا همانند اسراییل با امریکا تعلقات خوش داشته باشد و در پنهان هر نوع سلاح هسته ی و ذره ی را از امریکا به دست آورد ، شاید اندکی فرق درمیان اسراییل یهودی و اسراییل شیعی وجود داشته باشد . اگر همه ء این قضایای فوق الذکر صرف اتفاق نباشد چنانکه واقعیت نیز همین است آیا مناسب نیست که برای ایران لقب ” شیطان بزرگ ” عنایت شود