جهاد مانند عبادات دیګر نیست!

سليم بهار

در بعض موارد مفاهیم طوری خلط می گردد که بسیاری تفکیک آنرا کرده نمی تواند. شاید بعضها ظرفیت درک تفکیک را نداشته باشد، ولیکن بعضها قصدا برای اغراض واهداف مشخص، بی خبری دیگران را غنیمت وفرصت دانسته، سعی می نمایند که حقیقت را بگونهء دیگر وانمود سازد.

از جمله، خلط بین جهاد وعبادات دیگر یاد شده می تواند. شکی نیست که همه عبادتیکه از جانب الله جل جلاله بر بنده گانش لازم گردیده، باید آنرا ادا نمایند. ولی تفکیک بین عبادات وشرایط آن امر ضروريست.

بعضها می گویند: قسمیکه روزه فرض است، نماز فرض است، جهاد هم فرض است، وقتیکه من می توانم بدون مداخله دیگران روزه بگیرم، نماز بخوانم، بدون مداخله دیگران میتوانم جهاد هم بکنم!

ولیکن قضیه شکل دیگری دارد، فرضیت جهاد گاهی هم مانند فرضیت روزه ونماز نیست! مسلمان باید روزه ماه مبارک رمضان را بدون عذر شرعی بگیرند، همچنان نماز پنجگانه را باید در اوقات معینش ادا نمایند. بغیر از این نماز وروزه فرض، هر مسلمان می تواند نماز و روزه نفل را هم مطابق توانمندی خویش ادا نماید.

شاید متوجه شده باشیم که برای روزه، وضو گرفتن لازم نیست! اما نماز بغیر از وضو گرفتن، یا در حالت عذر بغیر از قایم مقامش که تیمم است جواز ندارد، و اگر کسی بخواهد قصدا بغیر از وضو نماز بخواند یقینا که خلاف شرع گام بر میدارد! و نمازش باطل میباشد.

برای روزه ونماز موجودیت امیر لازم نیست! البته بعض از علمای کرام برای نماز جمعه ونمازهای عیدین موجودیت امیر شرعی را لازم میداند! روزه ونماز بر هر مسلمان مرد وزن, بينا ونابينا, پیر وبرنا، قوی و ضعیف، مطابق با توانمندی اش فرض عين است! اگر در بعض حالات نتواند قضاء آن سرش لازم است، ولیکن جهاد بغیر از حالات استثنايي، بر زن فرض نیست! و نه هم بغیر از امیر جواز دارد! ونه هم قضا دارد, جالب اینکه جهاد عبادیست حسن لغیره، و قبیح لذاته!به این معنی که جهاد یک وسیله است، و هدف، نشر اسلام، تحکیم قرآن وانتفاء ظلم می باشد!

جهاد قبیح لذاته به این معنی که در جهاد مردان کشته می شود! زنان بیوه می شوند! کوده کان یتیم و بی سرپرست می شوند! خانه ها، قریه ها وشهرها به ویرانه مبدل می گردد! وچون این همه برای تحکیم حکم الله جل مجده صورت می گیرد، که ضامن رفاه وسعادت دنیوی و اخروی مردم است،الله جل جلاله آنرا حلال بلکي در بعض موارد فرض گردانیده است.

جهاد پیوند محکم با سیاست دارد، و سیاست جز دین مبارک اسلام می باشد، جهاد اثرات زنده و مستقیم بر زنده گی اجتماعی مردم می گذارد، لذا الله جل جلاله برای جهاد شرایط مشخص را تعیین نموده است، که از همه مهمترش موجودیت يك امیر ووحدت صف است، باید مسلمانان در یک صف در برابر کفار قرار بگیرند، اگر امیر موجود نباشد، به عوض اینکه جهاد ثمره مطلوبش را بدهد، حالات به گونهء دیگر تغیر می نماید. چیزیکه عملا ملت مجاهد و مظلوم افغان قربانی اش شد.

همچنان مسلمانان باید سعی ورزند که در مقابل کفار یک صف باشند، در صف جهاد تنظیم بازی و فرقه واريت را جای ندهند، اگر به تاریخ نظر بافگنیم می بینیم که در صدر اسلام در وقت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم، وهمچنان در وقت خلفای راشدین: ابوبکر،عمر و عثمان رضی الله عنهم اجمعین، مسلمانان یک صف بودند، هیچ دشمن نمی توانست بر حریم مسلمانان تاخت وتاز نمایند، بلکی دشمنان از هیبت مسلمانان در ترس وهراس بودند!

اما وقتیکه در عهد خلیفه راشد چهارم حضرت علی کرم الله وجهه مشکلات سیاسی در بین مسلمانان رخنه کرد، همه تا به امروز تاریخ را میخوانیم که چه ناگواریها وواقعات تلخ رخ داد!

اگربه وقت جهاد ملت افغان در برابر اتحاد جماهیر شوروی، که عملا بسیاری ازما وشماشاهد آن بودیم بنگریم، می بینیم که در آن وقت چندین جبهه مجاهدین در برابر روسها مصروف جهاد بود، در همان وقت اگربه عین انصاف بنگریم به ساده گی در می یابیم که متاسفانه! چه تعداد از مجاهدین برجسته قربانی اختلافات ذات البینی تنظیم ها گردید!! وسپس در وقت متلاشی شدن حکومت کمونیستها چه مشکلات وناگواریها بین خود بعض تنظیم ها صورت نه گرفت! اینکه کیها باعث ایجاد مشکلات گردیدند؟ موضوع بحث نیست! هر کسیکه بود! در روز رستاخیز در حضور الله جل جلاله جوابگو می باشد! هدف اینست که تعدد احزاب باعث این مشکلات گردید!

اگر مجاهدین باهم همنوا وهم صدا می بودند، یک امیر می داشتند! از تفرق و تشتت به شکل کلی وجدی اجتناب می ورزیدند! آیا مشکلاتیکه امروز ملت افغان دچار آن است رخ میداد! ؟

اگر ما به وضعیت فعلی میهن خویش بنگریم، می بینیم که صف مجاهدین الحمد لله تاحد زیادی از وحدت وهمنوایی برخوردار است، وهمین علت است که از یک جهت مشکلات ذات البینی مجاهدین تا حدی زیاد منتفی است، و از جهت دیگر دشمن نه توانسته در بین صفوف مجاهدین مشکلات را ایجاد نموده وبه هدف خویش برسد!

اگر به حالات فعلی کشور سوریه نظر افگنیم، به بسا تاسف می بینیم که همان مشکلات و اختلافات تنظیم های افغانی، فعلا در بین جبهات جهادی سوریه موجود است، و روز بروز وسیعتر و خطرناک تر شده می رود! یگانه علت اساسی اش تعدد جبهات و احزاب است! چون هر جبهه برای خویش امیر و استراتیژی مشخص دراد! وهمین علت است که نیروهای نظام کمونیستی سوریه توانسته است از ضربات کوبنده مجاهدین در امان باشد! به عوض اینکه ضربات مجاهدین متوجه نظام شود، فعلا متوجه خود ایشان گردیده است! الله جل جلاله به فضل وکرم خویش اختلافات ذات البینیشان را ختم نمایند!

لذا لازم است هر مسلمان سعی ورزد که اسلحه برداشتنش در مقابل کفار باعث ایجاد اختلافات، تشت وتفرق صف مجاهدین نگردد، تا باشد که هم سعادت دنیوی و هم فوز اخروی را کسب نموده باشد! هر مجاهد باید در صفوف اکثریت مطلق جهادی جهاد نماید، اگر جهاد مسلحش باعث اختلافات مجاهدین میگردد، باید که در بخشهای مطبوعاتی، تعلیمی و فرهنگی جهاد قلمی و لسانی را انجام بدهد.

به هر صورت، غرض از نگاشتن سطر چند این بود، که هر مسلمان باید به دقت غور نماید، به همه عبادات یکسان نظر نه نماید، چونکه یکسان نیستند، هر عبادت از خود خصوصیات و شرایط مشخص دارد، اگر این خصوصیات وشرایط در نظر گرفته نشود، جای ثواب را عقاب، و جای رفاه وسعادت را بدبختیها و ناگواریها می گیرد!

سليم بهار

Show More

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *

Back to top button