مناجاتنامهٔ «خواجه عبدالرؤوف آمریکایی»

راشد مبارز
الهی! نام این نهاد پارلمان است، اما برخی اعضایش بیخی بیوجدان است؛
و این امر برای مردم هم عیان است.
کریما! مسؤولیت ما خطیراست، اما جیبهای ما منتظر دالرِ وزیر است
خودت گواهی که رییس جمهور هم مصلحتپذیر است.
الهی! هدف اصلی از خواستن وزرا استیضاح است،
اما در اصول وظایف داخلی، گرفتن رشوت مباح است.
هدف ما در فساد هم خیر و صلاح است.
صمدا! هر چه در مجلس مرداری است، بیشتر گناه هیأت اداری است.
من که مدیریت ندارم و ابتکارم در گریه و زاری است.
الهی! رشوت نگرفتن وکیل محال است، بدون رشوت همیشه خِلماش کشال است.
این روزها پارلمان مبتلا به مرض اسهال است. پارلمان ره یله کو که کل نظام رو به زوال است.
الهی! از من به کاندیدان آینده این بشارت است، که رشوت هم یک نوع مهارت است.
رسمی که ما گذاشتیم به دیگران، پارلمان جای تجارت است.
قیوما! کام ما شده عسل و جیب ما شده دبل، زنده و پاینده باد وزیرکان کچل.
صمدا! موتر وکلا لوکس است و موکلین در آرزوی موتر فلوکس است.
بعضی اوقات هم پارلمان رینگ بوکس است.
الهی! دور شانزدهم دور جنون است، دل وزرا هم از دست ما خون است.
جای که فساد بود، کجا تصویب قانون است.
کریما! ما رشوت خوردیم و آبروی ملت بردیم، از این بدتر هم انجام میدهیم اگر نمُردیم.
الهی! به پیشگاه تو کردیم مناجات، در فساد رسیدیم به عالیترین درجات؛
لطفی که تصو یب شود قانون انتخابات.
صمدا! گاهی لنگی میزنم و گاهی نِکتایی، اما از بیسوادیام خودت آگاهی؛
مددی که بیرون شوم از این رسوایی.
الهی! اگر هدف از وکلالت غارت است، غارت ما پس از نماز و طهارت است؛
ولی خود آگاهی که اصلیترین کار ما نظارت است.
صمدا! کار بد کردیم و حر ف بد شنیدیم به مشکلات وخواست های ملت که اصلا نرسیدیم خلاصه گپ اینکه
در پارلمان بیخی ریدیم.