بزرگترین خیانت؛ سپردن مسئولیت به افراد نالایق است

دین اسلام، پرچمدار صداقت و امانت است، بلکه چنین بپندارید که امانت، جزو لاینفک دین حنیف است، به همین دلیل در شریعت مطهره، امانت یک عنصر اصلی و کلیدی بهشمار آمده است. اسلام نیز به پیروانش امر و تاکید کرده تا در هر شعبهی از زندگی دامن امانتداری را گرفته و صفت امانتداری را از خصوصیات بارز و محاسن اخلاقی مومنان شمرده و برخلاف آن خیانت را از نشانههای منافقان دانسته است.
عموماً در جامعه ما مفهوم امانتداری، به معنی امانتداری مالی تعبیر میشود و دایره کار آن صرفاً در حفاظت از مال و ودیعه و بازگرداندن آن میباشد، اما در زبان عربی «امانت» به هر حقی که حفاظت و ادای آن به انسان لازم باشد میگویند. (مقابیس اللغة)
از نگاه شریعت امانت لفظی وسیعالمفهوم است که منظور از آن اینست: هر صاحب حق، حقش را کامل ادا کند و مسئولیتش را کماحقه انجام دهد.
در قرآن کریم و احادیث مبارکه لفظ امانت به معانی و مسئولیتهای زیادی اطلاق شده، چنانچه در زمان فتح مکه پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوسلم از عثمان بن طلحه شیبی کلید بیتالله را گرفته و داخل شد و نماز خوانده و خارج شدند درحالی که به زبان مبارک آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم این آیه جاری بود: که در آن حکم به رساندن امانت به حقداران آن شده بود که مطابق آن پیامبر مکرم اسلام صلیاللهعلیهوسلم کلید کعبه را به عثمان بن طلحه تحویل داد. (ابن کثیر)
حضرت مفتی محمد شفیع – بردالله مضجعه – در معارف القرآن از کلید بیتالله به عنوان امانت یاد میکند، کلید شیء باارزش و مهمی نیست، اما علامت خدمت به کعبة الله است که رابطه آن نه به مال، بلکه به مسئولیت آن است لذا از کلید به عنوان امانت تعبیر شده و مسئولیت و منصب آن را امانت قرار داده است.
همچنین در این آیه صیغه جمع «الأمانات» آمده که اشاره به این موضوع دارد که امانت میتواند صورتهای مختلف داشته باشد که ادای آن بر هر ایمانداری لازم است. خلاصه اینکه در دست هر شخصی که امانت باشد بر او لازم است که آنرا به اهل و مستحقش برساند.
رسولالله صلیاللهعلیهوسلم نیز برای ادای امانت تاکید فراوان فرمودند. حضرت انس رضیاللهعنه میفرمایند که خیلی کم پیش آمده که نبی کریم صلیالله علیه وسلم خطبه ایراد بفرمایند و در آن نفرموده باشند که: «لا إیمان لمن لا أمانة له، و لا دین لمن لاعهد له» (البیهقی فی الشعب) یعنی کسی که امانتدار نباشد ایمان هم در او نخواهد بود و شخصی که به عهد و پیمان خویش متعهد نباشد دیندار نخواهد بود. پس چنین معلوم میشود که تمام مناصب و مسئولیتها امانتهایی از جانب اللهتعالی میباشند که در آن امین، آن مسئولی است که اختیارات عزل و نصب در دستش باشد. برای آنها جایز نیست که مسئولیت و منصب را به شخصی بسپارند که از نظر علمی یا عملی لیاقت آن را نداشته باشند، بلکه بر آنها لازم است تا برای هر پست و مقام در دایره کار خویش در تلاشِ افراد مستحق و قابل اعتماد و دارای لیاقت و شایستگی باشند. (معارف القرآن)
در روایت مسند احمد ارشاد نبی مکرم صلیاللهعلیهوسلم موجود است که: «شخصی که مسئولیت عموم مسلمانان را در اختیار دارد و پست و مقامی را به فردی دیگر صرفاً بنابر تعلق و رابطه دوستانه بدون درنظر گرفتن قابلیت و لیاقت بسپارد، لعنت اللهتعالی بر آن شخص خواهد بود. نه فرضی از او قبول میشود و نه نفل، تا جایی که به جهنم داخل شود.» (مسند احمد)
همچنین در روایت مستدرک حاکم و طبرانی است که: «شخصی که منصبی را به فردی میسپارد در حالی که میداند که فرد دیگری شایستهتر بر آن مقام وجود دارد پس او به الله تعالی و پیامبر و تمام مسلمانان خیانت کرده است.» (مستدرک حاکم)
صاحب معارف القرآن در ادامه مینویسد که: «امروزه نظام حکومتی دچار بینظمی و آشفتگی است زیرا به این تعلیم قرآن توجهی نمیشود و تقسیم پستها و مناصب از طریق تعلقات، سفارشات و روابط فامیلی است که نتیجه آن چنین میشود که افراد نالائق و ناشایسته بر مسئولیتها و کرسیها قابض شده و خلق خدا را پریشان کرده و تمام نظام حکومتی را نابود میکنند.»
سنگینترین خیانت در جامعه، سپردن مناصب به افراد نالایق :
در این زمان وضعیت قابل افسوس جوامع ما این است که در میدان افراد نالائق و چاپلوسی در حال عیاشی و چپاول به نظر میآیند، اقرباپروری اثر عمیق خود را نشان میدهد و به وسیله چاپلوسی و نفاق، افراد مستعد، توانمند و حقدار را مانند اژدها با بیرحمی به زمین میزنند.
میادین آموزشی ادارات حکومتی را باید جمعی از افراد لائق و همهکاره احاطه کنند و افرادی در آن راه پیدا کنند که شایسته آن مقام را داشته باشند.
متأسفانه در بیست سال گذشته جوامع ما دچار آشفتگیهای فراوان شده بود زیرا افرادی که دارای صلاحیت بودند و با سختی، محنت و تلاش، لیاقت و استعداد مطلوب را کسب کرده بودند، اما چونکه با مسئولین رابطه و تقرب خاصی نداشتند یا که ثروتی برای رشوتدادن نداشتند و یا به فنون چاپلوسی و راههای تملق مهارت نداشتند، در لجنزار اقرباپروری و ضوابط بر روابط غرق میشدند و در جامعه نه دیده میشدند و نه به پست و مقامی که لیاقتش را دارند میرسیدند.
افراد نالایق را به پستی منصوب کردن و بدون استحقاق در میدان آنها را جلوبردن، بزرگترین خیانت است، علاوه بر اینکه گناه بزرگی است که به اعتبار ظاهری دنیا، نظام جامعه درهم و برهم و آشفته میشود. اگر بجای افراد لایق و مستحق و باصلاحیت افراد نالایق و فاسد کرسیها را تصاحب کنند که صلاحیت هیچ کاری را ندارند و فقط چاپلوسی، مکاری و نفاق در آنها روزبهروز بیشتر و بیشتر میشود به همین دلیل تمام آن شعبه دچار تزلزل و پسرفت شده و به سبب نقصانات و اثرات منفی آن عموم مردم به انواع مشکلات و مصایب دچار میشوند.
تجویز نبوی برای بقای انسانیت :
سپردن مسئولیت به افراد نااهل و بیلیاقت یقیناً نظام دنیا را به فساد و تباهی میکشاند. به این فرمان رهبر انسانیت حضرت محمد صلیاللهعلیهوسلم توجه کنید! دستور آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم است که:
«هنگامی که دیدی که مسئولیت کارها به افرادی سپرده شد که لائق و قابل آن نیستند، پس منتظر قیامت باش.» صحیح بخاری: ۹۵ در این حدیث آنحضرت صلیاللهعلیهوسلم قانون مهم و حیاتی برای بقای انسانیت و پیشرفت و سلامت جامعه را بیان فرمودند، یعنی زمانی که به افراد نالایق مسئولیت و منصبی واگذار شود، فساد یقینی است. اکنون نیز نظام دنیا را کسی نمیتواند از فساد نجات دهد، پس منتظر قیامت باشیم!
از خلافت گرفته تا پایینترین منصب همه شامل این قانون میشوند، مدارس و مساجد، عبادتگاهها و جماعت تبلیغ، موسسات خیریه و سایر ادارات عمومی نیز شامل میشوند.
برای حفظ و بقای تمام این میادین و مفید قراردادن مناصب و جایگاهها ضروری است که هر شخصی به جایگاهی که لیاقتش را دارد برسد، برتری دادن به افراد بیلیاقت و سپردن مسئولیت به آنها در واقع دعوتدادن به تباهی و فساد است، لذا فریضه دینی و وظیفه متولیان حکومت و مساجد آنست که برای ادارات و منصب امامت و خطابت، لیاقت و استعداد را مدنظر قرار دهند. همینطور بر مدیران و مسئولین مدارس واجب شرعی است که در تعین اساتید، تقسیم وظایف و سایر مسئولیتها اساتید برتر و شایسته را انتخاب کنند و از هر نوع خویشاوندپروری پرهیز کنند و دچار خیانت در امانت نشوند و احتیاط لازم را مدنظر قرار دهند.
تمام این امور شامل امانتداری میشوند و هر نوع کوتاهی و سهلانگاری باعث تباهی نظام آموزشی شده و دروازه بزرگی از خیانت محسوب میشود.
الله تعالی ما را در هر شعبه از زندگی توفیق دهد تا امانت و دیانت را ملحوظ خاطر کنیم.