اُنس با وحی!
نوشتۀ: انجنیر محمد نذیر تنویر، هالند
پیشگفتار مجموعه ای مضامین و طرح های “انس با وحی”:
آغاز این آلبوم، هدیه ای ست برای تمامی دوستان در رابطه به نشر مضامین “اُنس با وحی”.
بلی! اُنس با وحی!
وحی یکه فقط خلاصه می گردد به قرآن و سنت صحیح خاتم انبیا محمد صلی الله علیه وسلم!
هرچند بنده نه عالم دین ام، و نه درین رشته تخصص دارم. اما آنچه را که از وحی، در رابطه به توحید می توان آموخت، خیلی ساده و عام فهم بوده که “خالق هستی” چهار بار تنها در سوره قمر به آن اشاره می نماید:
وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ فَهَلْ مِن مُّدَّكِرٍ ﴿القمر:١٧﴾
{ما قرآن را برای یاددادن ویادگرفتن وپنددادن وپندگرفتن آسان ساختهایم، آیا پند پذیرنده و عبرت گیرندهای هست؟}
پس بیایم تا از پند گیرنده ها باشیم، نه از آنانی که:
پیامبر اش از ایشان چنین شکوه کند؛
وَقَالَ الرَّسُولُ يَا رَبِّ إِنَّ قَوْمِي اتَّخَذُوا هَـٰذَا الْقُرْآنَ مَهْجُورًا ﴿الفرقان:٣٠﴾
{و پیامبر گفت: ای پروردگار من! قوم من این قرآن را (که وسیله ی سعادت دو جهان بود) رها و از آن دوری کرده اند.}
و نه از زمره آنانی که، چنین مخاطب خالق اش قرار گیرد:
وَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّن ذُكِّرَ بِآيَاتِ رَبِّهِ فَأَعْرَضَ عَنْهَا… ﴿الکهف:٥٧﴾
{و چه کسی ستمکارتر از کسی است که با آیات پروردگارش پند داده شود و او از آنها روی بگرداند…}
زیرا سخنان پروردگار مان واضح و روشن بوده و در آن هیچنوع کجی و اختلافی وجود ندارد و این از اعظمت شفقت خالق مان هست تا ما را از تاریکی های جهالت و گمراهی بسوی روشنایی ایمان هدایت نماید. {الکهف:1} و {الحدید:9}
و چه بهتر از آنکه همچو محمد که جان ها و هستی ما فدایش باد، مفسری داریم. مفسریکه خالق اش، سخنان اش را برایش چنان آسان گردانید تا برای “من و تو” و جمیع بشریت تفسیر نماید:
فَإِنَّمَا يَسَّرْنَاهُ بِلِسَانِكَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿الدخان:٥٨﴾ و ﴿مریم:٩٧﴾
{پس جز این نیست که ما (فهم) قرآن را با زبان تو (که زبانی فصیح و گویاست) آسان ساختیم، اميد كه پند پذيرند.}
پس بیایم با خلوص نیت و” پُشت کار”، با سخنان پروردگار خویش اُنس گیریم و اولین پیروزی اش را، که همانا آرامش درونی ست دریابیم. آرامش یکه برج های کنترول “این و آن” را (که چه می گویند) فرو میریزد و “وهم نفسانی” را از زنجیر اسارت صدا های درونی می رهاند.
بلی! احساس حضور خالق در هر لحظه یی، بما آرامش می دهد، آنچنانکه کلام اش آرمشگر قلب هاست! {الرعد:28}
اما نباید فراموش کرد که فرد در شناخت خالق اش چنان جسور گردد که پای را از آن عرصه فراتر گذاشته و سعی در فتوا زند! و بدتر از آن اینکه؛ “حدس و گمان” هایش را زیر نام دین شکل دهد!
فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّـهِ كَذِبًا لِّيُضِلَّ النَّاسَ بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ
{و چه کسی ظالم تر از کسی است که بر الله دروغ بندد تا مردمان را از روی جهل گمراه سازد؟…} {الانعام:144}
و قطعاً چنین چیزی با منطق بشری نیز ناسازگار است!
بنده پس از 21 سال تحصیل و تخصص، توانستم تازه آغاز به ساخت یک ساختمان بزنم آنهم در حضور سرانجنیران دیگر. پس دینی که، گنجینه ای در تمامی شئون بشری ست، و جوابگوی فرد در تمامی عصرها و نسلها می باشد، چگونه می توان آنرا بدون زحمت و تخصص کسب کرد؟
پس باید حدود خویش را شناخت، و مسوولیت در شناخت علمای جهد را نیز پذیرفت. زیرا تشخیص “خوب وبد” از مسوولیت های فردی بوده و هیچگاه “انتخاب بد” وی را بری الذمه نخواهد گردانید!
و اما بازهم در شناخت پروردگار، دین آسان و عام فهم است که این ویژه گی؛ بنده را نیز جرأت بخشید تا گاه و بیگاه احساس ام را بر روی کاغذ به تمثیل کشانم. احساس یکه در زمان تلاوت وحی (قرآن و سنت) به من رخ میدهد و به وسعت نظرم می افزاید. که امیدوارم چنین چیزی حکمت باشد!
حکمت یکه، گم شده مؤمن است و تنها میتوان آنرا از لابلای سخنان خالق خویش دریافت! و چه شگفتا که اگر این گنجینه را با مخلوط ای از وسعت بینش علما و ائمه کرام پیوند زد! که با چنین پیوند، زمینه های نفوذ “شک و تردید” را محدود ساخته و با توفیق الهی جاده ی راست را به آسانی خواهیم پیمود! زیرا پیامبر ما که پیامبر تمامی بشریت است، ما را در راه راست و روشن رها کرده است که شب اش همچو روز روشن است.
بلی! گذر در “راه راست”، اولین پیامدش، آرامش درونی ست ولو در بدترین حالات و شکنجه ها باشد! و اثر بعدی آن در عمل است که هیچگاهی پشیمانی بار نمی آورد. زیرا هر عملی که در حضور خالق نقش بندد، حاصل اش نیکوست؛ ولو در آن عصر خریداری نداشته باشد. و برعکس اش: هر عملی که ندامت بار آرد، آن عمل در عدم حضور اللهج نقش بسته است!
پس تأثیر حکمت تنها درین دنیا نمانده و فرد را در روز رستاخیز نیز شگفت زده می سازد تا جاییکه می پرسد: یا ربی! این همه پاداش از برای من است؟
و پروردگار اش جواب میدهد بلی! از برای توست، چونکه اعمال و سخنان نیک از خود بجا گذاشتی، و هر تعقیب کننده آن عمل بدون آنکه از ثواب ایشان کاسته شود بر ثواب تو نیز افزون گشته است.
پس بیایم با این کلید، رنج ها را از خود بزدایم و بر هدایت خویش بافزایم:
فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُم مِّنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ ﴿طه:١٢٣﴾
{پس اگر از سوی من هدایتی به شما رسید، هر کس از هدایتم پیروی کند، نه گمراه می شود و نه به مشقت و رنج می افتد.}
وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَىٰ آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَيْهِم بَرَكَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ… ﴿الاعراف:٩٦﴾
{و اگر اهل شهرها و آبادی ها، ایمان می آوردند و ترس از الله (پرهیزکاری) را پیشه می کردند، یقیناً برکات آسمان و زمین را بر روی آنان میگشودیم}
نوت: برای دریافت فایل بقسم PDF این لینک را باز نماید:
http://www.2afghan.com/2015-05-01ForewordUnsBaWaih.pdf