ملت شمال چرا بر دوستی عطا محمد و دوستم باور ندارند

نویسنده : حبیبی سمنگانی
( مقاله ء ذیل به صورت طنز نوشته شده است ، البته با ارائه ء حقائق )
پنج روز قبل یک تحول جدید در سیاست صد گون رهبران ائتلاف سابق شمال رخ داد ، اطلاع رسید که عطا محمد نور و عبدالرشید دوستم برای مبارزه با ” دشمن مشترک ” اتحاد کرده اند ، عنوان گذاری خبر یک فن مستقل در ژورنالیزم شمرده می شود و بنده با این فن علاقه دارد ، از دیدگاه بنده عنوان این خبر باید چنین نگاشته می شد ؛ عطا محمد نور و عبدالرشید دوستم یک بار دیگر دست دوستی به همدیگر دادند .
بلی این دو چهره ء شناخته شده با وصف نا باوری ها و بی اعتمادی های عمیق که از گذشته ها درمیان شان وجود دارد ناچار ماندند تا به کمک یکدیگر برسند و برای ملت شمال ثابت بسازند که هر دو دوست اند نه دشمن ، اما اینکه اگر ملت شمال ( چون از نفاق باطنی هر دو در برابر یک دیگر آگاه اند ) هنوز هم بر دوستی ایشان باور ندارد در حق عطا و دوستم نا روا می کنند ، زیرا هرگاه شیخ سعدی رح دوستی ایشان را تصدیق میکند ملت شمال چه حق دارد ( گذشته های تلخ و خونین هر دو را دلیل دانسته از دوستی ایشان ) انکار بکند ، توجه بکنید سعدی رح در مدح دوستی بی مانند و بی نظیر عطا و دوستم چه زیبا و به جا فرموده است ؛
دوست آن است که گیرد دست دوست
در پریشان حالی و درماندگی
اگر ملت نادان شمال باز هم بر یاری و دوستی عطا و دوستم یقین ندارند ( چون ایشان از همه حقیقت آگاه اند ) باید شعر دیگری سعدی رح را به طور سند تقدیم بکنم ، بلی سند دوستی هر دو چهره ئ نژاد پرست شمال ؛
دوســت مــشــمــار آنــکــه در نــعــمــت زنــد
لــــاف یـــاری و بــــرادر خــــوانـــدگــــی
چنانکه برای همه عاشقان علم و ادب هویدا است که غرض شیخ سعدی رح از شعر فوق اینست که دوست باید در هنگام خوش بختی و شادی و تندرستی لاف از یاری و برادرخواندگی نزند ، توجه بکنید عطاء محمد نور زمانیکه از رعب و هیبت ” دشمن مشترک ” بی فکر بود ( یعنی حینیکه از نعمت خرسندی و خوش حالی بهره می گرفت و تخت بلخ با خطر مواجه نبود ) به این قول رعنای سعدی رح بسیار به طریق احسن عمل می کرد ، وی دران زمان لاف از یاری و برادر خواندگی نمی زد بلکه در طی یک مصاحبه ء اختصاصی خود با شبکه ء الجزیره در سنهء هزار و نه میلادی در حق دوستم ابراز نظر نمود که ؛ مردم ولایت بلخ با وجودیکه سال ها زیر فشار ، تسلط و چکمه های ظالمانه دوستم را گذشتاندند و تجربه دارند ظلم و استبداد آن آدم را و فساد گسترده او را و هر گز حاضر نیستند که بعد از این يک آدم دزد نامی چپاولگر و فاسد را منحیث مسوول سر خود قبول کنند ، وی در آخر افزود ؛ طالب به مراتب بهتر از جنایات دوستم است ( ویدیو کلیپ خلاصه ء این مصاحبه که یک دقیقه و پنج ثانیه است به صورت گسترده در انترنیت موجود است و شاید خیلی ها از دوستان مشاهده کرده باشند ) ، آیا ملت شمال هنوز هم باور ندارد که عطا محمد و عبدالرشید دوستم دوست اند نه دشمن ؟
افسوس و صد افسوس بر این کوتاه نظری ، ملت شمال هنوز هم باور ندارند ، ایشان می گویند درمیان مفکوره و ایدیولوژی عطا و دوستم بعد المشرقین موجود است ، هر دو قوم گرا اند و دو قوم عمده ئ شمال را به عذاب خشونت قوم گرای مبتلا ساخته اند و درین منجلاب هلاکت بار نژاد پرستی هزاران فرزند شمال را هلاک ساخته اند ، هر دو قدرت خواه اند و درین شوق قدرت خواهی صد ها دسیسه ء مرگ بار را علیه یکدیگر سازماندهی کرده اند و هم اکنون نبرد پنهانی برای تصرف ” تخت بلخ ” درمیان هر دو جانب جریان دارد ، هر دو دو حزب متضاد را رهبری میکنند ، بلی دو حزب که به نام پول های جمعیتی و جنبشی سال ها افغان ها را با هم زدند و در هر شهر شمال در برابر یکدیگر جنگیدند ، وغیره وغیره…………… ، این همه دلائل ملت شمال نشان دهنده ء کوتاه نظری این ملت است ، شاید این ملت هنوز خبر نشده است که یک چیزی به نام دموکراسی آمده است و ازان دموکراسی یک چیزی دیگری به نام ” وحدت ملی ” زاده است ، درین وحدت ملی اگر اشرف غنی و عبدالله و سیاف و دوستم و محقق و شیرزی و علومی با هم یکجا جمع می شوند ( صرف نظر اینکه هر کس برای بر آوردن اغراض شخصی و گروهی خود کار می کند ) آیا این محال است که عطا محمد و دوستم نیز به نام ” وحدت شمال ” دست به همدیگر بدهند ، قدر مشترک درمیان هر دو وحدت بسیار است مثلاً بنیان گذاری هر دو وحدت به سرپرستی یک مربی یعنی جان کیری صورت گرفته است ، هر دو وحدت بر اساس کنترول و تقسیم قدرت که مبادا ” دشمن مشترک ” تصرف بکند ایجاد شده است ، و بزرگ تر از همه جز تشکیل وحدت آیا دیگر راهی برای بقای چند روزی سیاسی این چهره های متنوع باقی مانده است ؟ این دموکراتان جدید مجبور اند از همدیگر دفاع بکنند ، توجه بکنید عبدالله که خود را یکی از مجاهدین علیه روس می داند ناچار مانده است تا علومی را که از فرماندهان رژیم کمیونستی بود از سهمیه ء خود وزیر داخله در اداره ء فاسد انتخاب بکند .