ملت مجاهد افغان و امیدواری آن از نشست احتمالی علماء در کشور اندونیزی

موفق افغان
بیشتر از سه دهه میشود که افغانستان در جنگ های تحمیلی می سوزد. بیشتر از یک دهه اشغال روسیه سابق این کشور را در آتش جنگ سوختاند سپس جنگ های داخلی و اختلافات موجود در میان تنظیم های جهادی بعد از تسلط بر این کشور باعث ادامه تباهی و بربادی آنعده از مناطقی شد که در جریان جنگ های گذشته متضرر نشده بودند. از آغاز به میان آمدن حرکت طالبان تا به برپایی امارت اسلامی و سرنگونی آن توسط اشغالگران امریکایی و حلیفان صلیبی آنان، افغانستان شاهد جنگ های شدید میان طالبان و نیروهای اتحاد شمال به رهبری احمد شاه مسعود قوماندان جنگسالار که از جانب روس، ایران و بعضی کشورهای دیگر حمایه می شد بود. واینک بیشتر از یک و نیم دهه میگذرد که مردم افغانستان به اثر اشغال کشور شان توسط بیشتر از 50 کشور جهان در بدترین وضعیت زندگی به سر می برند. کشور تماما به ویرانه مبدل گردیده است، زیر بناهای آن برباد شده است، مردم تمامی دارایی های خودرا از دست داده اند، صدها هزار نفر مشتمل بر طفل، زن، محاسن سفیدان و جوانان کشته و معیوب شدند.
دشمنان اسلام در این جنگ از تمام وسایل و تکنالوژی پیشرفته جنگی و تبلیغاتی جهت از بین بردن مسلمانان استفاده کردند. بزرگترین و خطرناکترین بم هایی که در طول تاریخ ضد بشریت استفاده نگردیده بود در این کشور مورد آزمایش قرار گرفت. تانک ها، طیاره ها و وسایل تسلیحاتی جدیدی برای این جنگ ساخته شد و علیه مردم مسلمان افغانستان مورد استفاده قرار گرفت. گروههای مختلف جنایت کار همچو بلک واتر و شرکت های دیگر به کرایه گرفته شده و وارد این کشور شدند و در دهها رویداد مستند که اسناد آن به سطح جهان عام گردید دست به و حشت و قتل و کشتار مسلمانان بیگناه در این کشور زدند. گروههای داخلی جنگجو و فاسد که تاریخ فساد شان بر همه عیان بود توسط اشغالگران حمایت شده و در مقابل ملت استفاده شدند. طبق برنامه غربی، این گروهها که سابقهء جرمی و جنایی بیشماری داشتند همراه با یکعده از جاسوسان تربیه شده غرب گردهم آمده و به اریکه قدرت تکیه زدند.
علاوه بر این فساد اخلاقی، فساد اداری، ترویج دین ستیزی، و صدها مشکل دیگری که اشغال با خود به ارمغان آورد دامنگیر مردم این کشور گردید. با پیاده ساختن دموکراسی قلابی تلاش صورت گرفت تا ریشه های دینی را از زندگی مردم خارج سازند، نظام خانوادگی را که از ارزش های دین مبین اسلام و یکی از مشخصات تقالید افغان ها است از بین بردند. بد اخلاقی، زنا، لواطت، شراب و انواع و اقسام مختلف مخدرات را در میان جوانان رشد دادند و چنان عام ساختند که شاید به مشکل محفلی خالی از آن به نظر آید. پولیس، سارنوالی و قضاء را بطور مشخص چنان در فساد رشوت ملوث ساختند که مردم مجبور شدند بخاطر نجات از شر پولیس و یا بدست آوردن حقوق خود خانه و کاشانهء خودرا که یگانه ممتلکات زندگی شان بود به فروش برسانند و برای این افراد رشوت بدهند. در جریان این سالها محاکم وقضات افغانستان هزاران متهم را محترمانه بری و هزاران بری و محترم را متهم به فجیع ترین جرم ها محکوم ساختند. تبلیغ و دعوت بسوی مسیحیت از سوی موسسات به ظاهر خیریه آغاز شد و اینک سرحد آن به ارگ رسید و هزاران افغان از طریق این موسسات تبشیری ترک دین کرده و به مسیحیت گرویدند. و به همین نوع صدها جنایت دیگر در جریان یک و نیم دهه گذشته توسط اشغالگران و مزدوران داخلی آنان صورت گرفت مگر هیچ جهتی، کشوری، موسسه و یا مرکزی مسلمان و یا غیر مسلمان متوجه مسئولیت خود نگردید بلکه همه شانه به شانه در پهلوی اشغال قرار گرفتند و از این جنایات علنی و آشکار چشم پوشی کردند. اکثریت علماء نیز در این راستا مسئولیت دینی خودرا اداد نکردند. نه تنها از واجب دفاع از سرزمین مسلمانان، ارزش های اسلامی و جهاد علیه اشغالگران صحبت نکردند بلکه احیانا بعضی از آنان در رکاب زورمندان و حاکمان سوء اسلامی قدم گذاشته و فتواهای دروغین و بی سند علیه ملت مجاهد و مدافع از وطن اشغال شده صادر کردند.
در دوران جهاد علیه شوروی، وقتی که تمام جهان بشمول امریکا در حمایت از مجاهدین افغانستان ایستاده بودند، علمای تمام جهان نیز شانه به شانه با ملت افغان در این جهاد سهم گرفتند. عده یی عملا در میادین جهاد شامل شدند، عده یی در دیار هجرت ادای مسئولیت نمودند و سایر آن در کشورهای خود از طریق دعوت و دعا صف جهادی را تقویت بخشیدند. وقتی تنظیم های جهادی به جنگ های خانمانسوز داخلی آغاز کردند و ملت را به خاک و خون کشانیدند از این علماء دیگر اثری دیده نشد. آنان ملت مسلمان و مظلوم افغان را به رحم و کرم این تنظیم ها و افراد وحشی جنگی شان رها کردند، تا این اسلحه بدوشان مدعی جهاد دست آوردهای جهاد و قربانی تمامی امت اسلامی را که فرد فرد در آن جهاد سهم داشتند ضایع کنند.
در زمان 5 سال حکومت طالبان و امارت اسلامی اگرچه عدهء محدودی از علماء در پشتیبانی و حمایت آنان قرار داشتند و این صف را در مقابل تنظیم های جنگسالار و فساد پیشه تقویت می بخشیدند، علمای جهان بخصوص علمای عرب روزی به این دیار سر نزدند تا ببینند که طالبان به نمایندگی از ملت چگونه در مقابل شر و فساد می رزمند. نه تنها این بلکه برای اولین بار وقتی هیأتی از این علماء وارد افغانستان گردید که امارت اسلامی تصمیم تخریب بت بامیان را اتخاذ کرد. این علماء که در جریان ده سال جنگ داخلی و قتل و کشتار مسلمانان سکوت اختیار کرده بودند اینبار بخاطر دفاع از بت بامیان وارد صحنه شدند.
اینک بعد از یک و نیم دهه قتل، کشتار، بربادی، تباهی، اشغال کشور اسلامی، زیر پا کردن عفت و عزت مسلمانان و غیره فسادهای دیگر که نمونهء از آن در بالا ذکر شد، متأسفانه در نظر است تا یکبار دیگر علمای امت اسلامی گردهم آیند و اعمال مجاهدین راستین و مدافعین حقیقی از وطن، ناموس، عزت و دین را تقبیح کنند و پیشتیبانی خودرا از اشغال، تجاوز، وحشت و حیوانیت اشغالگران و اجیران داخلی آنان اعلان کنند.
علمایی که به این نیت و گمان می خواهند در این نشست اشتراک کنند، باید بدانند که آنان وارثین انبیاء اند و مسئولیت خیلی بزرگ را بر دوش دارند. آنان اگر در جریان یک و نیم دهه نخواستند و یا نتوانستند این ملت مظلوم و بیچاره را حمایت و پشتیبانی کنند حتی از دعاهای خود نیز آنرا محروم داشتند، حالا باید متوجه باشند که در این وقت حساس که مجاهدین در حالت نیرومندی و قوت گیری اند، مناطق بیشتری را پیهم فتح کرده و از لوث دشمن اشغالگر و اجیران آن پاک می کنند و دشمن را مجبور به فرار ساخته اند، با صدور فتوا علیه مجاهدین واقعی این ملت اشتباهی را مرتکب نشوند که سر انجام باعث ذلت و رسوایی دنیوی و اخروی شان و افزایش بی اعتمادی ملت مسلمان نسبت به آنان گردد.
علمای مسلمان باید متوجه مسئولیت خود باشند و اگر واقعا میخواهند راه حلی برای این مشکل پیدا کنند، پس در روشنایی قرآن و سنت فیصله نمایند و تحاکم شان باید به الله و رسول او باشد. آنان نباید از نیرومندی، زور، قوت و پول و نیرنگ دشمنان اسلام متأثر شوند ورنه خدای ناخواسته بیم آن می رود که تاریخ برعکس علمای گذشته و سلف، صفحهء سیاه و ننگین را در حق شان باز کند که در آن حالت ملت مسلمان این جرم بزرگ و نابخشودنی را هرگز فراموش نخواهد کرد. علاوه بر این، علمایی که در این نشست گردهم میایند باید بدانند که ملت مجاهد افغانستان حمایت کامل علماء جید کشور و عده یی از علمای حقانی و راستین امت اسلامی را با خود دارند. این جهاد مقدس را به فتوای این علماء آغاز کرده اند و در روشنی احکام شرع قدم می گذارند و هرگز اجازه نمیدهند در صفوف شان مخالفت شریعت صورت گیرد. مجاهدین افغانستان به کمک، همکاری، حمایت و دعای علمای جهان اسلام ضرورت جدی دارند اما هر نوع صدور فتوای فرمایشی توسط حکام خاین و یا دشمنان اشغالگر هیچ اثری بر روند جهادی در این کشور نخواهد داشت. فتواهایی علمای درباری و متأثر از قدرت و دارایی کفار به اندازهء سر سوزن نمیتواند در موقف مجاهدین امارت اسلامی تغیری وارد کند. لذا ملت مجاهد امید دارند که علمای شان اگرچه در مدت یک و نیم دهه گذشته سخت در حق شان مقصر بوده اند، چنانچه اکنون در حق برادران شان در سایر کشورهای اسلامی بخصوص شام مقصر اند، اینبار آنان را از بزرگترین مرجع و مصدر دین شان که همانا علماء حقانی و راستین می باشد نا امید نسازند. و اگر اینبار خدای ناخواسته علمای دین تحت تأثیر تبلیغات دشمن قرار گرفته و علیه ملت مسلمان خود فیصله کردند، این رابطهء ضعیف ایمانی؛ اعتبار و اعتماد نسبی یی که در میان باقیمانده است، برای ابد از هم خواهد پاشید، و دیگر امت مسلمان به سخنان و فتواهای منتسبین به علم ارزشی قایل نخواهد شد.

Show More

ځواب دلته پرېږدئ

ستاسو برېښناليک به نه خپريږي. غوښتى ځایونه په نښه شوي *

Back to top button